کیفیت در تولیدات هرچند واژهای قدیمی به نظر میرسد اما این روزها تبدیل به حلقه مفقوده تولیدات صنعتی ایران ازجمله خودرو شده است.
باوجودی که فعالان این حوزه معتقدند شاید صنعت خودرو به عنوان نماد بیکیفیتی شناخته شود اما درحال حاضر شرایط این صنعت آنگونه که تصور میشود، وخیم نیست. برای آگاه شدن از دیدگاههای انجمن مدیریت کیفیت درخصوص کیفیت تولیدات خودروسازان داخلی گفتوگویی با فرزین انتصاریان، رییس این انجمن انجام دادیم. او که سالهاست مجری و طراح جایزه ملی کیفیت ایران است، از طراحی و تدوین استراتژی تولید و صادرات، واردات و صادرات، سازمان ملی استاندارد و استراتژی ملی کیفیت ایران خبر داده و هدف از این استراتژیها را حل معضل کیفیت در کشور میداند. او معتقد است، سازمان ملی استاندارد با تغییر مدیریت، زمینه را برای رویکرد جدید استانداردسازی فراهم کرده است. در ادامه گفتوگوی مشروح ما را با وی میخوانید:
بحثی که اخیرا در زمینه صنعت خودرو به دفعات شنیده میشود رواج بیکیفیتی در این صنعت چه در موضوع قطعهسازی و چه در موضوع تولید محصول نهایی است. هرچند که قوانینی نظیر قانون ارتقای کیفی خودرو و تولیدات صنعتی در این حوزه وجود دارد، اما به نظر میرسد که چندان مورد توجه جدی خودروسازان و یا فعالان این صنعت قرار نگرفته است. آیا انجمن مدیریت کیفیت، برنامهای برای ورود به حوزه بررسی وضعیت کیفیت خودروهای تولید داخل به واسطه ارتباط با خودروسازان، دارد؟
برای اینکه موارد مربوط به بخشی از صنعت خودرو و یا یک بنگاه تولید کننده، نظیر قطعهسازی را دنبال کنیم، نیازمند ابزاری هستیم تا بتوانیم کیفیت را در محصول نهایی و جریان تولید و همچنین در جریان مصرف تعریف کرده و بتوانیم میزان انطباق را اندازهگیری کنیم. موضوع کیفیت خودرو از زاویه دانش مدیریت کیفیت، در سه مرحله دیده میشود مرحله اول طراحی و بعد، مرحله تولید و سپس مرحله تحویل خودرو و استفاده از آن توسط مصرفکننده.
زمانی که یک نفر یک پراید را تحویل میگیرد تا زمانی که یک بنز را تحویل میگیرد، شاهد تعریف دو میزان کیفیت است که این کیفیت در ظاهر خودرو، قدرت موتور و… خود را نشان میدهد. به طور حتم در مقایسه خصوصیات که هر یک از این خودروها در بسیاری از موارد، بنز بهتر است که مشتری نیز به همین دلیل پول بیشتری پرداخت میکند. به طور قطع خریدار پراید با توجه به صرف بودجهای که برای خرید این خودرو انجام داده توقع دریافت خودرویی با کیفیتی همچون بنز را ندارد. این مقطعی از کیفیت است که با عنوان مرغوبیت در مقطع تحویل خودرو شناخته میشود. مرحله بعدی، کیفیت، در زمان استفاده از خودرو است. مسلما قرار نیست زمانی که مشتری خودرویی را تحویل گرفت این اتومبیل با مشکلاتی همراه باشد بلکه مشتری توقع دارد حداقل در یک مقطع زمانی ۴ یا ۵ ساله بدون هیچ مشکلی از خودرو استفاده کند و در صورت بروز مشکل هم، تولیدکننده در مقابل گارانتی ارائه شده، اشکالات احتمالی مسئولیت رفع اشکال و جبران ناراحتی او را داشته باشد. همچنین او باید قادر باشد قطعات یدکی مورد نیاز را به راحتی تهیه کرده و به راحتی قادر به تعمیر باشد. در این مرحله از کیفیت، مصرفکننده نیازمند تضمین خودرو فروخته شده است که ازآن با عنوان قابلیت اطمینان یاد میشود که یکی از ابعاد کیفیت به شمار میرود. البته مرحله دیگری نیز در کیفیت وجود دارد که تا زمان اسقاط خودرو است. مثلا اگر در ساخت آن موادی به کار برده شود که اثر منفی بر محیط زیست داشته باشد، دفع آن مواد خود جزو کیفیت به شمار میرود. زمانی که آلمان غربی با شرقی ادغام شد، اتومبیلهایی دو زمانه با سرعت کم و بسیار ارزانقیمت ساخت آلمان شرقی در این کشور وجود داشت که به طور حتم دیگر امکان تردد آنها وجود نداشت که ناگزیر به از رده خارج کردن آنها شدند. این از رده خارج کردن، خود تبدیل به دردسری عظیم شد. زیرا در اتاق خودرو مقادیر زیادی آزبست و مواد مضر به کار رفته بود که قیمت دفع آن ۵ برابر قیمت خرید یک دستگاه خودرو جدید بود و در نهایت مجبور به انجام این کار شدند. بنابراین زمانی که میخواهیم در مورد کیفیت یک خودرو صحبت کنیم، باید در واقع مشخص کنیم که در مورد کدام بخش از کیفیت در صنعت خودرو صحبت میکنیم. حال این پرسش مطرح میشود که مشکلات کیفیت اتومبیلهای ایرانی را در چه بخشی میدانید آیا کیفیت در مقطع تحویل دچار مشکل است یا پس از تحویل و در خدمات پس از فروش؟
هماکنون فرآیند تولید خودروها دچار مشکل است تا جایی که به اذعان مصرفکنندهها تولید خودرویی که در شیفت شب انجام شده از منظر کیفیت تفاوت زیادی با تولید انجام شده در روز دارد. این در حالی است که قطعهسازان دارای استانداردهایی هستند که ملزم به رعایت آن هستند. از سوی دیگر ارائه خدمات پس از فروش در خودروسازان نیز به معنای واقعی صورت نمیگیرد.
چه در محصول نهایی و چه در زمان سرویسدهی یکنواخت نبودن کیفیت، از مشکلات اساسی خودروسازان در شرایط فعلی به شمار میرود. یکنواخت بودن کیفیت خود مبحث مهمی است که سطح یکنواخت کیفیت نامیده میشود. تحقق این امر نیازمند این است که در زمان تولید، تحویل و فروش سطح کیفیت یکنواختی به کار گرفته شود که درحالحاضر در این زمینه مشکلات زیادی وجود دارد. ضمن آن که هماکنون مشکلات زیادی در زمینه یکسان نبودن کیفیت در تولیدکنندگان قطعات وجود دارد. بهطور معمول شرکتهای تولیدکننده در مونتاژ، استانداردها و روشهای شناخته شده جامعی را به کار میبرند. برای مثال در تولید ال ۹۰ از روش استاندارد کارخانه رنو باید استفاده شود که تولیدکنندگان ناگزیر از رعایت این استانداردها هستند که بر این اساس شاهد کمترین اشکال در این خودرو هستیم.
اما با این حال در گزارشهای کیفی که از سوی شرکت بازرسی کیفیت استاندارد ارائه میشود میزان کیفیت ال ۹۰های تولید پارس خودرو به مراتب بالاتر از میزان کیفیت ایران خودرو است.
معنی این صحبت این است که این استانداردها حتی در ۲ کارخانه هم به صورت یکنواخت مورد استفاده قرار نمیگیرد که نکته اساسی در بحث ما هم همین امر است. برای ساخت یک خودرو از حدود ۲ هزار قطعه، ساخت قطعه سازان مختلف استفاده میشود که در صورت وجود اشکال در هر یک از آنها، در آینده، احتمال ایجاد مشکل در اتومبیل وجود دارد بدین معنی که اشکال قطعه به محصول نهایی منتقل شده و بعدا در زمان استفاده، خود را نشان میدهد. به نظر من اکنون مشکل ما بیشتر رعایت نکردن کیفیت و استانداردها از سوی قطعه سازان است. ضمن آن که سطح کنترل کیفیت و استانداردهایی که شرکت بازرسی و کیفیت استاندارد رعایت میکند برای رفع این مشکلات اصلا کافی نیست زیرا کنترل توسط این شرکت محدود به بازرسیهای مقطعی و نمونه برداری برخی از تولیدات میشود. موضوعی که انجمن مدیریت کیفیت دنبال میکند، رعایت استاندارد، ابزارها و سیستمهای پیشرفته تضمین کیفیت و قابلیت اطمینان
(Reliability Assurance) است که فراتر از محدوده کنترلهایی است که شرکتهای بازرسی انجام میدهند. به طور کلی آن چه از این بررسیها بهدست میآید این است که سطح و گستره مدیریت کیفیتی که قطعه سازان و خودروسازان در جریان تولید و مونتاژ به کار میگیرند، دارای ایرادات عمدهای است.
شما معتقدید که تولید قطعات غیراستاندارد منجر به تولید بیکیفیت خودروسازان میشود. این اظهار نظر شما در حالی است که خودروسازان اذعان میکنند که تحویل قطعات مورد نیاز آنها از قطعه سازان براساس استانداردهای تعریف شده بوده و آنها ملزم به دریافت قطعات بیکیفیت نیستند.
وقتی میگوییم انطباق با استاندارد ها؛ این انطباق از طریق نمونه برداری از یک سری نمونهها به صورت تصادفی و در یک مقطع زمانی بهدست میآید. اما آیا با این حد از کنترل مطمئن هستید هرآنچه که تولید میشود مطابق با استاندارد باشد؟ به طور حتم خیر. بنابراین این اظهار نظر خودروسازان از نگاه مدیریت کیفیت رد میشود. ما در انجمن مدیریت کیفیت برعکس این موضوع را دنبال میکنیم و معتقدیم که تولیدکنندگان باید به جای این که بر قطعاتی که با استاندارد منطبق هستند، متمرکز شوند بر قطعاتی که با استاندارد انطباق ندارند، متمرکز بشوند. حتی اگر خودروساز اعلام کند که نمونه برداری صورت گرفته، و همه آنها کنترل شده و همه منطبق با استاندارد بودهاند، بلافاصله این سوال پیش میآید که چند قطعه تحویل گرفته شده خارج از نمونهها مغایر با استانداردهای موجود بوده است؟ در مدیریت کیفیت متمرکز بر نیمه خالی لیوان هستیم در حالی که نگاه خودروساز، بر نیمه پر لیوان متمرکز شده است. برای بررسی فرآیند کیفیت باید حرکت کیفیت را در مسیر تولید به صورت یکنواخت و جاری دید. این یک موضوع دینامیک است نه استاتیک. باید از جریان کیفیت فیلم گرفت و هر لحظه آن را مورد بررسی قرار داد نه عکس. بنابراین باید محدودهای از خواستهها را در قالب سیستمها و ابزارهای مدیریت کیفیت تعریف کنیم که جامعیت داشته و همه عوامل تاثیرگذار بر کیفیت را زیر کنترل داشته باشیم و بر اساس آنها، مواردی که انطباق ندارند را مشخص کرده و ایرادات را شناسایی کنیم و به دنبال رفع و بهبود ریشهای آنها باشیم که درحالحاضر در صنعت خودرو و بسیار از صنایع دیگر، این روند اجرایی نمیشود.
مبحث خدمات پس از فروش و ناراضی نبودن مصرف کنندهها نیز امروز به یکی از اصلیترین چالشهای صنعت خودروسازی تبدیل شده است. این امر در کدامیک از بعدهای کیفیت جا میگیرد و آیا انجمن برای بهبود این وضعیت اقدامی انجام داده است؟
بعد قابلیت اطمینان یکی از اصلیترین مواردی است که باید در زمان تولید قطعات و مونتاژ اتومبیل به کار گرفته شود که البته روشها و تکنیکهای مختلفی دارد که این تکنیکها شامل اندازهگیری نسبت تعداد قطعات نامرغوب در هر یک میلیون قطعه است، با این تفکر که در جریان تولید هر قطعهای که دارای ایراد باشد در نهایت ایجاد مشکل خواهد کرد. بنابراین تولیدکننده باید مطمئن شود تمامی محصولی را که تولید میکند بعد از مدتی عمر انتظاری آن، دارای اشکال نخواهد بود. بنابراین در ادامه این موضوع پیگیری عدم انطباقها در جریان خدمات پس از فروش است. در تعریف این خدمات، رابطه مصرفکننده با تولیدکننده باید پس از فروش ادامه پیدا کند. متاسفانه در صنعت خودرو ایران به دلیل مشکلات موجود در سیستم خدمات پس از فروش، این زنجیره ارتباطی قطع میشود به همین دلیل تولیدکننده متوجه خرابی قطعات مورد استفاده در خودرو خود نمیشود. این در حالی است که در شرکتهای بزرگ اتومبیلسازی دنیا، تولیدکننده ناظر بر امور کیفیت حتی پس از فروش است و اوست که تشنه اطلاع از ایراد و خرابیهای اتومبیل و قطعات آن است ما در این راستا شاهد فراخوانهای متعددی از سوی شرکتهای بزرگ خودروسازی حتی با کیفیت بسیار بالای آنها بودهایم. موضوعی که در صنعت خودرو ایران وجود ندارد. درحالحاضر تعمیرگاههای ما به هیچوجه رابطهای کیفیتی با خودروساز ندارند که او را از ایراد قطعات و محصولات آگاه کنند و لذا خودروساز در این مسیر جایگاهی برای رفع ایرادات خود ندارد مگر اینکه این مشکلات از طریق رسانهها به خودروسازان منتقل شود. در جهت حل این یا شناخت عمق آن، انجمن مدیریت کیفیت امسال تلاش کرد که واحدهای خدمات پس از فروش و تعمیرگاههای مجاز و فروشندگان قطعات یدکی مجاز را در مسیر ارتقای کیفیت قرار دهد و آنها را در فرآیند ارزیابی کیفیت قرار دهدکه تا به امروز حتی یک واحد حاضر به این کار نشده است. لازم است وزارت صنعت، معدن و تجارت به عنوان متولی صنعت خودرو در کشور، نگاه خود را به سمت مدیریت کیفیت در کل فرآیند و زنجیره تولید متمرکز کرده و تولیدکننده را با شرایطی مواجه کند که موظف به رعایت کیفیت باشد. البته تحقق این امر از مسیر دیگری هم امکانپذیر است و آن اعمال صحیح قانون حمایت از حقوق مصرفکننده است که بهطور کامل احقاق حق زیان دیده را پوشش دهد. لازم است وزارت صنعت، معدن و تجارت از طریق ارگانهای متولی حمایت از حقوق مصرفکنندگان نسبت به انجام این کار اقدام کند. البته مسئول دیگر تاثیرگذار بر این موضوع سازمان ملی استاندارد است که هماکنون در مسیر تغییرات زیربنایی قرار داشته و در نظر دارد با رویکرد نوین استانداردسازی نسبت به بازسازی خود اقدام کند، لازم است این سازمان نیز روی این موضوع با جدیت بیشتری کار کند. انجمن مدیریت کیفیت نیز آمادگی دارد در جریان تدوین استراتژیهای مربوطه، طراحی و اجرای مباحث آموزشی و… اقدامات لازم را انجام دهد. در این میان خودروسازان، قطعهسازان و واحدهای خدمات پس از فروش میتوانند با به کارگیری مدل ارزیابی ملی کیفیت و انجام خودارزیابی جایگاه خود را در بلوغ کیفیت مشخص کنند.
درحالحاضر این نارضایتی از خودروسازان وجود دارد که آنها هیچ گزارشی مبنی بر عملکردشان در خصوص رعایت قانون ارتقای کیفی، ارائه نمیدهند. آیا انجمن این اختیار را دارد که خودروسازان را ملزم به ارائه این گزارش کند؟
ارائه گزارش در این زمینه و رعایت کیفیت از سوی خودروسازان امری است بسیار مهم، و باید درجه بلوغ مدیریت کیفیت در تمامی واحدهای درگیر در خودروسازی، با استفاده از مدل ملی ارزیابی کیفیت و تعیین شده و گزارش آن حداقل سالی یکبار اعلام شود. اما اجباری کردن ارائه این گزارش از سوی انجمن، در حیطه اختیارات ما نیست.
سازمان استاندارد به عنوان متولی نظارت بر اجرای استاندارد چطور؟
این امر به تهیه راهبرد ارتقای کیفیت خودرو با همکاری وزارت صنعت، معدن و تجارت، سازمان ملی استاندارد، خودروسازان، انجمن مدیریت کیفیت و به طور کلی فعالان حوزه خودرو بر میشود که درحالحاضر این آمادگی برای آن در انجمن وجود دارد انشاالله راهکارهای پیشنهادی خود را به وزارت صنعت، معدن و تجارت، سازمان ملی استاندارد در روز ملی کیفیت در ۱۸ آبان به مسئولان عالی رتبه کشور اعلام خواهد کرد. اما به طور قطع تصمیم قاطعانه را باید وزارت صنعت، معدن، تجارت بگیرد و تا زمانی که آنها نخواهند، نمیتوان انتظار داشت خودرویی که مصرفکننده تحویل میگیرد، در مقطع تحویل و ارائه خدمات در جلب رضایت مصرفکننده موفق باشد.
برای نخستین بار موضوع جایزه ملی کیفیت در حوزه خودرو مطرح شده است. آخرین وضعیت این جایزه چگونه است؟
مدلی که در جایزه ملی کیفیت تعریف شده بر اساس استانداردISO ۹۰۰۴ بالاترین استاندارد مدیریت کیفیت طراحی شده که برای موفقیت پایدار سازمان که مرحله نخست آن رضایت مصرفکننده است، کاربرد دارد. خود ارزیابی بر اساس این مدل سطح بلوغ مدیریت کیفیت در یک سازمان خدماتی و یا وضعیت یک واحد تولیدی را مشخص میسازد.
۱۰ سال است که فرآیند ارزیابی کیفیت در کشور انجام شده که ۵ سال آن براساس مدیریت کیفیت اروپا و ۵ سال بر اساس مدل ایرانی صورت گرفته که سطح مدیریت کیفیت را در بین شرکتکنندگان مشخص میکند. بر اساس این مدل حداکثر امتیاز برای کسب این جایزه.۱۰۰۰ است. تاکنون تعداد انگشت شماری از بهترین سازمانهای ما توانستهاند امتیازی بین ۴۵۰ تا ۵۰۰ دریافت کنند. ولی بطور قطع میتوانم ادعا کنم که بالای ۹۰درصد تولیدکنندگان ایرانی اگر در این ارزیابی شرکت کنند، زیر ۳۰۰ امتیاز کسب میکنند. بدین معنی که اگر نمره ۱۸ تا ۲۰ را برای دانشآموز تراز اول در نظر بگیریم، نمرهای که هماکنون به صنعت خودرو داده میشود، در حدود ۶ است.
در همین راستا برای این که مشکل خودرو تا حدودی مورد توجه قرار گیرد، از امسال نخستین دوره استفاده از مدل با عنوان جایزه بخش صنعت خودرو برای ارزیابی تولیدکنندگان و واحدهای دیگر درگیر در صنعت خودرو با همکاری وزارت صنعت، معدن و تجارت، سازمان ملی استاندارد و انجمن مدیریت کیفیت اجرا میشود. متاسفانه با وجود نامهنگاریهای انجام شده، به جز حدود ۲۰ واحد از جامعه چند ده هزاری خودروسازان بقیه جرات ورود به این فرآیند در سطح اهتمام به معنای نام نویسی در مدرسه مدیریت کیفیت نداشتند. در عین اینکه این مدل جامعیت کاملی دارد و بسیار گسترده تر از بازرسی شرکت استاندارد و حتی استانداردها و خواستههای شرکتهای اتومبیلسازی مثل رنو است و سازمانها با استفاده از این مدل میتوانند جایگاه خود را ارزیابی کنند. لازم به ذکر است حتی اگر ۱۰۰ درصد خواستههای استانداردهای ۵۲ گانه خودرو به درستی پوشش داده شود باز هم همه ابعاد کیفیت اتومبیل پوشش داده نخواهد شد زیرا این استانداردها بیشتر به موضوع ایمنی میپردازد تا کیفیت با دیدگاه مناسب برای مصرف. نگاهی که در انجمن مدیریت کیفیت وجود دارد، فراتر از نگاهی است که در صنعت و جامعه برقرار است. قابلیت اعتماد نکتهای است که مشکلات جدی در آن وجود دارد. این موارد نیازمند این است که در هنگام تولید، قابلیت اطمینان و اعتماد در جریان طراحی و تولید اتومبیل نهادینه شود.
در حالی صحبت از بیکیفیتی و رواج آن در صنعت خودرو میکنیم که هر ساله شاهدیم در روز ملی استاندارد و همچنین روز ملی کیفیت چند خودروساز به عنوان واحد نمونه معرفی میشوند. این امر صحت این جوایز را زیر سوال برده است.
در این بررسیها همه خودروسازان حاضر نمیشوند. باید به این نکته توجه کنیم که در ۸ هزار واحدی که در صنعت خودرو فعالیت میکنند، واحدهای خوب و قوی هم هستند که بعضی از آنها در کار صادرات به کشورهای دیگر هم هستند. تولیدکنندگانی که محصولاتشان در سطح بینالمللی مورد استفاده قرار میگیرد.
با این شرایط چرا خودروسازان از این دسته واحدها که صادراتی و با کیفیت هستند، نیاز خود را تامین نمیکنند تا شاهد افزایش کیفی محصولات خودروسازان باشیم؟
این اتفاق هماکنون در صنعت خودرو صورت میگیرد اما باید به این نکته توجه کنیم که مقاومت یک زنجیره به ضعیفترین حلقه آن است نه قویترین آن. اگر قطعهسازی یک قطعه بیکیفیت را تحویل دهد به طور قطع خودرو با اشکال مواجه خواهد شد. در صنایع ما تولیدکنندگان خوب هم وجود دارد که میتوانند محدودهای از خواستهها را جواب داده و به عنوان واحد نمونه هم معرفی شوند. اما در مورد جایزه ملی کیفیت باید به صراحت و با صدای بلند اعلام کنم که تاکنون هیچ یک از واحدهای تولیدی ایرانی، موفق به دریافت جایزه ملی کیفیت نشده، زیرا این جایزه برای تولیدکنندهای است که بالای ۷۵۰ امتیاز اخذ کند و به عبارتی نمره بالا تر از ۱۵ بگیرد اما تاکنون هیچ یک از واحدها نمره بالای ۱۱ نگرفتهاند. در این میان تعداد کمی واحدهای برتر به ویژه در حوزه خودروسازی بودهاند که در بین حدود ۸ هزار واحد تولیدی و صنعتی تلاش کرده و نمره خود را به نزدیک ۱۰ رسانده و موفق به دریافت تندیس و یا گواهینامه اشتهار به کیفیت شدهاند. خودروسازانی که مردم هم آنها را قبول داشته و در عمل کیفیت خود را اثبات کرده بودند. اما بنده معتقدم در این شرایط به جای متمرکز شدن بر معدود واحدهایی که موفق به دریافت تندیس یا گواهینامه شدهاند، این سوال را بپرسیم که چرا ۸ هزار واحد صنعتی موجود، موفق به دریافت گواهی نامه نشدهاند. به هر حال باید بر این نکته اذعان کنم که نمره متوسط صنعت خودرو ما خوب نیست. امیدواریم با رویکرد جدیدی که در جامعه مبنی بر بیداری در خصوص کیفیت ایجاد شده و عملکرد سازمان ملی استاندارد بر افزایش کیفیت محصولات و همچنین تدوین استراتژی کیفیت که در دست اجراست، این مشکلات بهتدریج بر طرف شود. درحالحاضر صنعت خودرو به دلیل حساسیتی که در جامعه ایجاد کرده، به عنوان نماد بیکیفیتی معرفی شده است در حالی که ما معتقدیم بیکیفیتی محدود به صنعت خودرو نیست و در هر صنعتی که وارد شویم، موارد بیکیفیتی را مشاهده میکنیم. در این میان رسانهها از جمله رسانههای تخصصی نظیر صمت رسالتی بر عهده دارند که لازم است با چشم باز و نگاهی تخصصی، با موضوعات روبهرو شده و نسبت به روشنگری لازم اقدام کنند.