خانه > اخبار > مین گذاری اوباما در مسیر خاورمیانه ای ترامپ

مین گذاری اوباما در مسیر خاورمیانه ای ترامپ

ابتدا رای ممتنع آمریکا به قطعنامه ضد شهرکسازی اسرائیل در کرانه باختری و اخیرا سخنرانی جنجالی جان کری درباره راه حل دو دولت در سرزمین های اشغالی؛ اقداماتی که از یک سو خشم تل آویو را برانگیخت و از سوی دیگر این سوال را که «چرا دولت اوباما اینگونه دیرهنگام و در آستانه اسباب کشی از کاخ سفید اقدام به تقابل جدی تر با سیاست های صهیونیستی می کند؟»

پس از اعلام موضع ممتنع دولت اوباما در نشست صدور قطعنامه ضد شهرک سازی روز جمعه گذشته که با انتقادهای تند صهیونیست ها روبرو شد، جان کری وزیر خارجه آمریکا در نشست خبری روز چهارشنبه خود از «حقیقت تلخی» سخن گفت که نتانیاهو باید آن را بپذیرد و آن «راه حل ایجاد دو کشور مستقل است، نه یک کشور اسرائیل.»
یک خوانش قدیمی تر درباره تلاش دولت اوباما برای به ثمر رساندن راه حل دو دولت این است که مستاجران فعلی کاخ سفید نیاز به میراثی به جا مانده از خود درباره حل و فصل قضیه فلسطین دارند نظیر آنچه در توافق هسته ای با ایران روی داد و اینکه باراک اوباما بر خلاف بسیاری از روسای جمهور آمریکا، حل بحران خاورمیانه با محوریت فلسطین را در راس اولویت های دولت خود گنجانده، اما به این درک رسیده است که دیگر روش های سنتی جواب نمی دهد.
این خوانش که وال استریت ژورنال در مقالات متعدد بر آن تاکید می کند قائل به این است که رسیدن به توافق بین دو طرف اسرائیلی و فلسطینی در شرایط فشار بر یک طرف معادله نفعی ندارد.این نشریه آمریکایی می نویسد: یکی از این طرف ها (اسرائیل) که برایش توافق صلح اهمیت ندارد در تلاش است تا با استفاده از روش های مختلف این توافق را تا پایان دولت اوباما به تاخیر بیندازد. رفتار بنیامین نتانیاهو هم همین را تایید می کند. او آشکارا دعوت اوباما برای حضور در کاخ سفید را به منظور بحث درباره روند صلح خاورمیانه در ماه های پایانی دولت وی نپذیرفت و این بهانه را مطرح کرد که می خواهد از «هرگونه تاثیرگذاری احتمالی بر انتخابات آینده آمریکا» برکنار باشد و این در حالی است که نتانیاهو همان کسی است که در امور داخلی آمریکا با اعمال فشار بر اوباما در خلال رقابت های دور دوم انتخاباتی این کشور (سال ۲۰۱۲) دخالت کرد.
بروکینگز نیز حدود ۹ ماه پیش نوشت: در چند ماه باقیمانده از دولت باراک اوباما، وقت آن رسیده است که وی میراثی را در خاورمیانه آن گونه که خود می خواهد به جا گذارد نه آن طور که فشارهای نتانیاهو تعیین می کند. اوباما می تواند اولین رئیس جمهور آمریکا باشد که نام خود را در تاریخ با اعتراف رسمی به دولت فلسطینی ماندگار می کند.
این نگاه بر این باور است که با وجود مشغولیت ها و شکست های دولت اوباما در حوزه های شدیدا متشنج منطقه مانند سوریه، لیبی و یمن، فلسطین، همچنان در قلب تحولات خاورمیانه پرتنش ایستاده است و از این منظر شاید دولت اوباما، هرچند دیرهنگام به این صرافت رسیده باشد که کلید حل بحران های منطقه در قضیه فلسطین نهفته است، اگر چه دیپلمات های آمریکایی معمولا در پایان دولت متبوع خود و آزادشدن از فشار لابی های اسرائیلی تلاش می کنند نظراتشان را تعدیل کنند و بهترین نمونه در این باره جیمی کارتر بود.
یک رهیافت دیگر به چرایی اتخاذ موضع تندتر از همیشه در واشنگتن علیه اسرائیل در سخنان وزیر خارجه فعلی آمریکا پنهان است. کری با تاکید بر اینکه راه حل دو دولت (فلسطینی و اسرائیلی) حالا در معرض «خطری جدی» قرار گرفته است یک اشاره معنادار دیگر هم داشت که در رسانه ها کمتر دیده شد و آن اشاره، این عبارت بود: «تعیین سیاست ها درباره شهرک های اسرائیلی و قدس و راه حل دو دولت، دیگر به دولت ترامپ مربوط است.»
مفهوم عبارت اخیر وزیر خارجه آمریکا می تواند این باشد که دولت اوباما با قرار نگرفتن در مسیر قطعنامه ضد شهرکسازی علیه اسرائیل، اقدام بایسته را در قبال مساله خاورمیانه (به عنوان یکی از محوری ترین مسائل سیاست خارجی آمریکا) انجام داد و حالا دیگر دولت ترامپ در برابر کاری انجام شده قرار گرفته است.
ترامپ هم به خوبی معنای این اشاره دولت اوباما را دریافت کرد و در توییتر خود چنین نوشت: تمام تلاشم را خواهم کرد که دستورات و بن بست های فتنه آمیز اوباما را لغو کنم. فکر می کردم دوره انتقالی آرام باشد؛ اما نیست.