ازنظر اکثر اقتصاددانان و کارشناسان که با دید کلی مسائل اقتصاد ایران را تحلیل و بررسی میکنند «اصلاح نظام بانکی» مهمترین اولویت اقتصادی کشور است.
این کارشناسان با احصای مشکلات کنونی نظام بانکی کشور، با توجه به فراخور هر مشکل، راهحلی را ارائه میکنند. اما بهنظر میرسد که این راهها تبدیل به یک راهحل عملی برای حل مشکلات نشده است. یکی از رویکردهای حل این مساله، بهرهگیری از یک تفکر سیستمی است. در این مسیر، ارائه تصویر از یک سیستم مطلوب بانکی کشور، باعث میشود در مرحله نخست، راههای رسیدن به این هدف را شناسایی و به سمت هدفگذاری مطلوب حرکت کرد، در مرحله بعد در این مسیر میتوان با بهرهگیری از بازخوردها، رفتار خود را برای نیل به هدف باز تنظیم کرد. به همین دلیل برای داشتن یک تفکر سیستمی، باید تصویری مطلوب از آینده نظام بانکداری ایجاد شود و الزامات نیل به این هدف را مشخص کرد. در این گزارش ضمن به تصویر کشیدن آینده نظام بانکداری در دو سطح خرد و کلان، الزامات و چالشهای نیل به این هدف بررسی شده است.
به گزارش اقتصادنیوز ، اصلاح نظام بانکی محور ششمین همایش سیاست پولی با حضور سیاستگذاران ارشد اقتصادی و بانکداران قرار گرفته است. به این بهانه تصویر بانکها پس از اصلاحات و الزامات آن را بررسی می کنیم.
رویکرد و تاکید اصلی بسیاری از متخصصان نظام بانکی، بیشتر در سطح کلان نظام بانکداری شکل گرفته است. بخشی از توجهات، به تصمیمگیریهای مقطعی است که بعضا بدون ارزیابی کارشناسانه صورت میگیرد که در بلندمدت آسیبهای بسیاری به ساختار نظام بانکی وارد میکند. بهعنوان مثال در مقطعی برای حمایت از تولید، طرح منطقی کردن نرخ سود تسهیلات را در نظر میگیرد، اما در بلندمدت ارزیابیها نشان میدهد که این سیاست نهتنها باعث نشده هدفگذاری بهبود تولید محقق شود؛ بلکه آسیبهایی در ابعاد گستردهتر برای نظام بانکی ایجاد شده است. در یک سیستم بانکی مطلوب، رویکرد سیستماتیک و ساختارگرا تعریف میشود که نمیتوان با سیاستهای مقطعی، مسیر بانکداری را از محور اصلی منحرف کرد. بهنوعی، نمیتوان بر این سیستم توانمند، سیاستهای یک شبه را تحمیل کرد. نمونه دیگر در این سیاستهای غیرسیستماتیک را میتوان در قالب دستوری بودن نرخ سود در بازار پول دید که تا حدود زیادی متاثر از تصمیمات قانونگذار است.
بحث دیگری که در بخش کلان، به جد مورد توجه کارشناسان قرار گرفته، اصلاح رابطه دولت و بانک مرکزی است. مطالعات تجربی گذشته نشان میدهد بهدلیل وجود سایه سیاستهای مالی بر سیاستهای پولی، بانک مرکزی در ایران از توانایی کافی برای مقابله با نرخ تورم و حفظ ارزش پول برخوردار نبوده است. این در حالی است که در اکثر کشورها، سیاستهای پولی در تنظیم متغیرهای کلان اقتصادی نقش دارد و معمولا اولویت اصلی خود را تورمزدایی و حفظ ارزش پول تعیین میکند.