محسن جلالپور، رییس اتاق بازرگانی ایران درباره یک نشان ملی نوشت: شنیدن تعطیلی ارج همان قدر مایه تعجب است که روزی در رسانههای آلمانی با این خبر مواجه شویم که کمپانی بنز تعطیل شده است. هرچند اخبار ضد و نقیضی از تعطیلی کارخانه ارج به گوش میرسد اما شاید پاسخ به این پرسش که چرا چنین روزگاری بر ارج و واحدهای شبیه آن، میگذرد بسیارلازم است.
نخست باید بدانیم که فرازو نشیبهای زندگی یک بنگاه همواره، درسآموز است. گفته میشود بنگاهها مانند انسانها دوران تولد، رشد، بلوغ و کمکم پیری ومیرایی دارند امانشان(برند)ها، آن هم نشان(برند)های ملی چنین فرآیندی را طی نمیکنند. با این حال شنیدن تعطیلی ارج همان قدر مایه تعجب است که روزی در رسانههای آلمانی با این خبر مواجه شویم که کمپانی بنز تعطیل شده است. اما آیا هر دو خبر به اندازه هم تعجببرانگیزند؟اگر کارخانه بنزدرطول دهههای گذشته خودرا بروز نکرده بود و هر روز به نوترین و روز آمدترین فناوریها مجهز نمیشد، امروز بهطور حتم سرنوشتی بهتراز ارج نداشت. اما چرا ارج چنین نکرد؟ آنچه به نظر میرسد این است که سلب مالکیت این کارخانه و سپردن مدیریت آن به مدیران حقوقبگیر و دولتی و فراز و نشیب مدیریتی در سالهای گذشته باعث شد روند زوال در این کارخانه طی شده و به چنین روزی مبتلا شود. اگرچه فضای کسبوکار کشور متاثر از تصمیمهای متفاوت و گاهی متناقص سیاستگذاران است، اما مدیریت کارآمد بخش خصوصی و همچنین مالک واقعی که خود، دلسوز مال واموال خود باشد، بهطور حتم نمیگذارد آخر و عاقبت نشان(برند)ی همچون ارج به زوال انجامد. ضمن اینکه نشان(برند)های فراوانی داریم که هماکنون مالکیت و مدیریت آن در دست بخش خصوصی است و درهمه این سالها با وجود همه مشکلاتی که بر بنگاهداری ایران گذشته، به زحمت خود و شرکتشان راسرپا نگه داشته و همچنان مشغول تولید هستند.
به نظرم زوال ارج بیش از هر چیزی ناشی از سیاستهای نادرست سلب مالکیت در سالهای گذشته است که در همان دوران مخالفان فراوانی داشت اما به هرحال، پیش رفت و شرکتهای بزرگی را به کام سوءمدیریت دولتی انداخت. خدا میداند اگر رهبر معظم انقلاب که آن روزها رییسجمهوری بودند، با قانون حفاظت از توسعه صنایع که در شورای انقلاب به تصویب رسید و دولت وقت اصرار زیادی بر اجرای آن داشت، مخالفت نمیکردند، امروز نام و نشانی از شرکتهای بزرگ بخش خصوصی نمیدیدیم.