سر و صدای تسهیلات ۲۵ میلیون تومانی خودرو این روزها نسبتا خوابیده و این در شرایطی است که حالا خیلیها به دنبال برندگان و بازندگان این «تسهیلات» میگردند.
اگر همه طرفهای درگیر در ماجرای تسهیلات ۲۵ میلیونی را در نظر بگیریم، به یک چهار ضلعی میرسیم، چهار ضلعی که اضلاع آن را «دولت»، «بانکها»، «مشتریان» و «خودروسازان» تشکیل میدهند. در این بین، برخی معتقدند دولت برنده بازی تسهیلات شده، برخی خودروسازان را پیروز آن میدانند، عدهای معتقدند مشتریان برد کردهاند و برخی نیز از بانکها بهعنوان برنده اصلی نام میبرند. اما به واقع کدام یک از اضلاع این چهار ضلعی، بازی تسهیلات را به نفع خود تمام کرده و کدام شان باخته است؟ خودروسازان که توانستند پارکینگهای خود را خالی کنند؟ دولت که توانست رکود سنگین در فروش خودرو را شکسته و سبب افزایش دوباره تیراژ خودروهای داخلی شود؟ بانکها که سودی نسبتا بیدردسر کسب کردند؟ یا مشتریانی که توانستند با آوردهای نهچندان زیاد، صاحب خودرو شوند؟ پیش از آنکه پاسخ این پرسشها را بدهیم، ابتدا نگاهی بیندازیم به آنچه در بازی تسهیلات ۲۵ میلیونی بر دولت، بانکها و مشتریان و خودروسازان گذشت.
ماجرا از آنجا شروع شد که خودروسازی بهعنوان موتور محرک اقتصاد کشور به دلایل مختلف (قیمت بالای خودروها، کاهش قدرت خرید، انتظار برای ورود خودروهای جدید و کاهش قیمت و همچنین تشکیل کمپین «خودرو نخرید») به مشکل خورد و ابتدا فروش و به تبع آن، تولیدش پایین آمد. از آنجا که دولت نمیخواست یکی از غولهای صنایع کشور کمر خم کرده و زمینگیر شود، تصمیم گرفت هر طور شده مشتریان را به بازار خودرو برگرداند، مشتریانی که به دلایل مختلف دست شان از این بازار کوتاه یا خود تمایلی به خرید خودرو نشان نمیدادند. به باور کارشناسان، در حال حاضر مشتریان بازار خودرو کشور را میتوان به سه دسته تقسیم کرد؛ دسته اول، بیپولها، آنها که میل به خرید دارند اما نقدینگی لازم در اختیارشان نیست؛ دسته دوم، شاکیان، همانهایی که بهدلیل کیفیت پایین و قیمت بالا، خرید خودروهای داخلی را تحریم کرده اند؛ و دسته سوم، منتظران، همانها که در انتظار کاهش قیمت شدید خودرو و همچنین ورود محصولات با کیفیت و ارزان خارجی به کشور (پس از لغو تحریمها) هستند. در این بین، درد گروه اول (مشتریان بیپول) نقدینگی بود و بس، چه آنکه آنها اگرچه چندان دل خوشی از کیفیت و قیمت خودروهای داخلی نداشته و ندارند، اما به شدت دسته دوم نبوده و بدشان نمیآید به واسطه تسهیلات و وام و… صاحب خودرو شوند.
این دسته از مشتریان در واقع اگر پولی به دستشان میرسید، بیفوت وقت، هر خودرویی را با هر کیفیت و قیمتی میخریدند، هرچند آنها نیز بهخوبی نسبت به ضعفهای خودروهای تولید داخل آگاه بوده و هستند. اتفاقا دولت نیز که خوب فهمیده بود درد بخشی از مشتریان بازار خودرو، بی پولی است، تسهیلات ۲۵ میلیون تومانی را وارد بازی کرد و با در نظر گرفتن سودی کمتر از سودهای معمول، آنها (مشتریان بی پول) را به بازار بازگرداند. این تصمیم اگرچه از جهاتی از جمله سود کمتر از عرف و اثرات تورمی، مورد انتقاد برخی از کارشناسان قرار گرفت، اما دولت تصمیم خود را گرفته بود و چون میخواست یکی از پیروزیهای بزرگش یعنی مثبت شدن رشد اقتصادی، حفظ شود، به پایه پولی کشور افزود تا هم خود و هم خودروسازان را در معرض ریسکی بزرگ قرار دهد. از سویی اما سیستم بانکی نیز اگرچه قلبا تمایلی به ارائه تسهیلات به مشتریان خودرو نداشت، اما وقتی دید قرار است بانک مرکزی نقدینگی این طرح را تقبل کرده و شاید هم سودی بی دردسر نصیب آنها شود، از تسهیلات ۲۵ میلیونی استقبال کرد. در آن سوی ماجرا اما خودروسازان نیز که فروش شان به شدت افت کرده بود و با تیراژی اندک روزگار میگذراندند، با آغوش باز به استقبال تسهیلات رفته و توانستند حدود ۱۱۰ هزار دستگاه از محصولات دپو شده خود را به فروش برسانند.