در دهههای اخیر، اقتصادهای ملی به میزان زیادی به یکدیگر وابسته و در هم ادغام شدهاند، به طوری که تحولات اقتصادی در یکی از کشورها، اقتصاد سایر ملل را نیز به طور مثبت یا منفی متاثر خواهد کرد. در این میان هرچه وابستگی اقتصادها به یکدیگر بیشتر باشد، به همان میزان نیز تاثیرپذیری آنها بیشتر خواهد شد.
بر این اساس اگر تحولی که ایجاد میشود مربوط به اقتصادی باشد که سهم بیشتری از اقتصاد جهانی را دارد، تاثیرگذاری این تحولات بر اقتصادهای دیگر بیشتر خواهد بود. امروزه بیشترین مقدار سرمایه از طریق بازارهای بورس در تمام جهان مبادله میشود و اقتصادهای ملی به طور مستقیم متاثر از بورس اوراق بهادار است. کارشناسان معتقدند، بین تاثیر شوکهای بازارهای بینالمللی بر بازار سرمایه و همچنین بحران اقتصادی بر بازار سهام رابطه دوسویهای برقرار است. از سوی دیگر بخشی از شرکتهای بورسی به نوعی، به قیمتهای جهانی وابستهاند، اما برخی شرکتها نیز وابستگی خاصی به قیمتهای جهانی ندارند، بنابراین تاثیر مستقیم شوکهای بازارهای بورس جهانی بر اقتصاد دور از انتظار نیست. اما اقتصاد ایران، اقتصادی بسته است و به دلیل آنکه تعاملی با دنیای بیرون ندارد، از همین رو تحولات اقتصاد جهانی و بازارهای سرمایهای دنیا با شدتی که اقتصادهای دیگر کشورها را تحت تاثیر قرار میدهد، با اقتصاد ایران رابطه معقولی برقرار نمیکند. البته ریزش شاخصهای بورس در کشورهایی مثل چین به این معنا نیست که تاثیری بر اقتصاد ایران ندارد، اما شدت آن مثل بقیه کشورها نیست.
همبستگی بین رشد اقتصادی و بازارهای مالی
مدیر امور بینالملل شرکت بورس معتقد است، در مطالعات انجامشده در کشورهای مختلف همبستگی بالایی میان رشد بازارهای مالی و رشد اقتصادی مشاهده میشود که این رابطه تنگاتنگ و دو سویه تاثیرپذیری هر یک از دیگری را توجیهپذیر میکند. حمید روحبخش در گفتوگو با صمت با اشاره به اینکه اگر رونق حادثشده در بخش مالی به پشتوانه بخش واقعی محقق شده باشد، آن رونق ذاتی و پایدار خواهد بود، اظهار کرد: چنانچه رشد بخش مالی از رشد بخش واقعی پیشی گیرد و سیاستگذاران به این امر بیتوجه باشند، این رشد مالی پیوسته میتواند به سمت حباب حرکت کند. وی در توضیح این مطلب بیان کرد: از اواسط سال ۲۰۱۴م تا نیمه نخست سال ۲۰۱۵م شاخصهای بورسهای چین رشد بیش از ۱۰۰ درصد و حباب گونه را طی کردند که با حرکت متغیرهای کلان اقتصادی آن کشور همخوانی نداشت. از سوی دیگر رکود حاکم بر اقتصاد جهانی که بر بخش تقاضای اقتصاد تاثیرگذار بوده منجر به کاهش در متغیرهای عملکردی شرکتها شد. تجمیع اثر این عوامل باعث شد افتهای شدید شاخص بورسهای چین در ماههای پایانی سال گذشته میلادی رقم بخورد و ادامهدار باشد. روحبخش با اشاره به اینکه در سطح بینالمللی بورسهای اوراق بهادار و کالا با ابزارهای متنوع فعال هستند، گفت: یکی از اهداف اصلی این بورسها کشف قیمت بر اساس همه متغیرهای سیاسی و اقتصادی و ریسکهای موجود در سطح منطقه و بینالملل است. وی رابطه بخش مالی و واقعی اقتصاد را به صورت دوطرفه قابل تعریف دانست و بیان کرد: بورسها با توجه به انتظارهای فعالان اقتصادی از آینده هر کسب و کار، این انتظارها را به قیمت تبدیل کرده و معامله بین بازیگران براساس نگرشهای متفاوت و تحلیلهای هر مجموعه محقق میشود.
مدیر امور بینالملل شرکت بورس با اشاره به اینکه بازارها به صورت ظروف مرتبط با یکدیگر ارتباط و تعامل دارند و از یکدیگر تاثیر میگیرند، اظهار کرد: سرمایهگذاران برای کاهش ریسک، سبدی از سرمایهگذاری طراحی میکنند و در این سبد از ابزارهای مختلف و بازارهای متفاوت بهره میبرند و سعی در کسب بازدهی مناسب با ریسک کمتر دارند. هرچند باید توجه داشت که برخی از بازارها رقیب یکدیگر هستند و سعی در جذب منابع بیشتر به سمت بازار و کسب و کار خود دارند. وی به سهم اقتصادی چین در جهان و همچنین آثار بینالمللی تحولات بازار سهام چین اشاره کرد و گفت: چین به عنوان دومین اقتصاد بزرگ جهان، نخستین مصرفکننده انرژی و با داشتن نیروی کار ارزان و فراوان بر اقتصاد جهان اثرگذار است. سقوط شاخصها در بازار سهام چین میتواند به کاهش مصرف منجر شود و باعث صدمه به رشد اقتصادی چین شود. روحبخش در ادامه بیان کرد: آسیب رسیدن به رشد اقتصادی چین محدودشدن تقاضا برای مواد اولیه بالاخص نفت خام از سوی این کشور را به همراه دارد که در این صورت بحران بازار سهام چین میتواند به بخش واقعی اقتصاد و سطح بینالمللی تسری یابد.