یافتن فناوریهایی که مصرف آب کمتری برای کارخانههای فولاد و به طور کلی کارخانههای ذوب داشته باشند، یکی از آرزوهای بزرگ فعالان این بخش است، بهویژه برای کشورهایی با اقلیم خشک و کم آب مثل ایران که دست بر قضا از ذخایر بسیار خوب معدنی نیز بهرهمند است.
از طرف دیگر برخی شرکتهای دارنده فناوریهای ذوب در دنیا با استفاده از این نیاز ادعاهایی مبنی بر دست یافتن به فناوریهای جدید با هدف کاهش مصرف آب دارند ولی در عمل چیزی که شاهد آن هستیم خیلی به واقعیت نزدیک نیست. سالهاست فناوری تولید فولاد و ذوبهای مختلف با کمترین تغییرات وجود دارند و تغییرات ماهوی چندانی پیدا نکردهاند. رضا زائر حیدری، تحلیلگر بازار فولاد و مواد اولیه است و شرکتی را در استرالیا مدیریت میکند و با موسسه Platts همکاری دارد.این کارشناس بازار فولاد و مواد اولیه پلتس چند سالی است در ردههای شغلی مختلف برای کارخانههای فولادی ازجمله ذوبآهن اصفهان در ایران به ارائه تجربههای خود، پرداخته و حالا از هزاران کیلومتر آن طرفتر پاسخگوی پرسشهای ما در این زمینه است.
آقای زائر حیدری از فناوریهایی صنایع معدنی که ویژه مناطق خشک و کم آب طراحی شدند. میتوانید اطلاعاتی در اختیار ما بگذارید؟
معرفی فناوریها به بخش معدن و صنایع معدنی بسیار وسوسهانگیز است. به نظر من یک گزارش از نحوه مقابله استرالیا با مشکلات کم آبی به عنوان یک الگو میتوانید داشته باشید.در این زمینه با یک شرکت آلمانی که در نمایشگاه ایران کان مین ۲۰۱۶ حضور داشت و چنین ادعایی را مطرح کرد، گفتوگو کردیم اما اطلاعاتی را در اختیار ما قرار نداد.فکر نمیکنم مشکل اصلی ایران پرزنتهای امریکایی باشد. مشکل اصلی ایران جذب سرمایهگذاری خارجی یا افزایش GDP هم نیست. مشکل اصلی ایران، «آب» و چالشهای مهندسی برای تامین نیاز کشور به آب است. وقتی به خانه میرویم و میبینیم آب قطع شده یا رادیو اعلام میکند که آب قرار است قطع شود مهمترین کاری که از دست ما بر میآید فقط ذخیره یا تامین آب خواهد بود. در سالهای ۱۹۹۸ به بعد ولایت کانگوروها (استرالیا) میزان بارندگی کم شد و آنها متوجه شدند که در بعضی از نقاط، سطح آبهای زیرزمینی در حال پایین رفتن است (به طور نمونه چند سانتیمتر) به همین دلیل به فکر افتاده و در مدت حدود ۵ سال تعداد زیادی سیستم نمکزدایی در کنار دریا و شهرکهای صنعتی نصب کردند. تا جایی که در بعضی شهرهای واقعا بزرگ تا ۳۳ درصد از آب شهری با هزینههای زیاد از طریق آب دریا تامین میشود، برای اینکه فشار به منابع زیرزمینی کاهش پیدا کند.درحالحاضر شهر آدلاید (که دوستان از کارتون مهاجران به یاد دارند) ۵۰ درصد از آب مورد نیازش را میتواند از دریا تامین کند. اینکه بین آب دریا و آبهای سطحی سوئیچ کنند بستگی به سطح آبهای زیرزمینی دارد. در واقع اجازه نمیدهند حتی یک سانتیمتر آبهای زیرزمینی کاهش پیدا کند.
یعنی شما معتقدید نخست باید مصارف دیگر را کنترل و مدیریت کرد و بعد به صنایع رسید؟
در ایران متاسفانه به مسئله آب توجه نمیشود. تنها کسی که این مسئله را جدی میگیرد فقط پروفسور کردوانی است که خداحفظش کند. در استرالیا هم مانند پروفسور کردوانی، خانمی است که مدیر پروژهای به نام Water For Ever است و روی لباسش هم نوشته شده و خودش سخنرانی و ارتباط با مدارس را انجام میدهد. او در قالب یک پروژه که ۳ بخش دارد، کاهش مصرف آب، افزایش ریسایکلینگ و افزایش منابع جدید را مورد بررسی قرار میدهد و به نظر میرسد تا به حال موفق بوده است.علامت پروژه، یک قورباغه، یک برگ و قطرههای آب است و افرادی که با پروژه همکاری میکنند این علامت را دارند. بخش اصلی پروژه صدها هزار یونیت نمکزدایی است که بخش زیادی از آب مصرفی شهرها را تامین میکند. «آب» از هر چیز دیگری در دنیا مهمتر است. با این حال معرفی فناوریها به بخش معدن و صنایع معدنی بسیار وسوسهانگیز است. وزیر صنعت، معدن و تجارت هم به تازگی گفته بود که در صنایع اصفهان آب زیادی مصرف میشود.اکنون تنها راهکاری که به نظر میرسد استفاده از پساب و فاضلاب خانگی، خریداری این پساب و قبول هزینه اجرای سیستم یکپارچه فاضلاب شهری از سوی صنایع معدنی است. من در ایران نیستم ولی بهطور مشخص میدانم که آب در ایران به سمت فاجعه حرکت میکند.به همین دلیل معرفی فناوریهایی که شما هم در گروه استیل پرایس به آن اشاره کردید، میتواند به آنها کمک کند.