چگونه درس میخوانیم؟
با این وجود چیزی که درحالحاضر اتفاق میافتد اینکه افراد یک سری مباحث تئوریک و گاهی بیاهمیت را در مدارس فرا میگیرند و حتی در زمان انتخاب رشته دانشگاهی نیز هدف خاصی را دنبال نمیکنند و همه چیز را به انتخاب دانشگاه و شانس میسپارند. مشخص است که در چنین فضایی، میلیونها نفر بیهدف به دانشگاه میروند و تنها یک مدرک تحصیلی میگیرند و بسیاری نیز دنبال پشت میزنشینیاند و استرس بیکاری به شدت جامعه را تهدید میکند.
روند فعلی تحصیل اغلب افراد در دانشگاهها درست مانند این است که بخواهید به مسافرتی بروید که نه برای مقصد آن فکری کرده اید، نه از سلامت خودرو اطمینان دارید و نه لوزام سفر را برداشته اید؛ آنگاه بیهدف به راه میافتید. بنابراین نتیجه چنین سفری از قبل مشخص است.
سوال این است که چگونه میلیونها نفر و دقیقا ۵ میلیون و ۸۱۳ هزار و ۳۲۲ نفر حاضر شدهاند چند سالی از عمر و هزینه خود را صرف دانشگاهها کنند، آنگاه در کنج خانه بنشینند و دست روی دست بگذارند. اگر چنین میاندیشیده اند، دیگر چرا به دانشگاه رفته و وقتشان را تلف کرده اند؟
هرچند به لحاظ آماری ممکن است بخشی از این جمعیت تصمیم داشته باشند با یک وقفهای وارد بازار کار شده و یا در انتظار نتیجه آزمون، گزینش و پاسخ کارفرما باشند؛ اما اینکه در شرایط فعلی ۵ میلیون و ۸۱۳ هزار دانشگاه رفته حتی جویای کار هم شناخته نشوند، علامت سوال بزرگی است که باید به آن پاسخ روشنی داده شود.