اما در همین هنگام محمد کاظمیان دبیر فدراسیون سوارکاری و رییس هیات سوارکاری استان تهران که رابطه بسیار نزدیکی نیز با مسعود خلیلی رییس فدراسیون سوارکاری دارد و در این مسابقات نیز مسولیت سرداوری این مسابقات را بر عهده دارد اعلام می کند به دلیل حساسیت کار و برای ثبت دقیق این رکورد شکنی لازم است ارتفاع مانع به طور دقیق توسط داوران اندازه گیری شود.
داوران مشغول سانت کردن مانع میشوند و در کمال تعجب اعلام می شود ارتفاع مانع ۲ متر و ۲ سانت است نه ۲ متر و ۱۰ سانت! این یعنی شریفی رکورد شکنی نکرده و رکورد چهل ساله کماکان دست نخورده باقی مانده است. شریفی، غروی و باقی طرفداران مات و مبهوت ماندهاند و با خود میگویند مگر میشود در طول چند دقیقه ۸ سانتیمتر ارتفاع مانع آب برود؟ مگر داوران و مسوولان برگزاری مسابقات و ناظران فدراسیون نظارت دقیقی بر ارتفاع مانع نداشتهاند؟
آرام، آرام اعتراضات شدیدتر میشود و منوچهر غروی دیگر از شدت ناراحتی از کوره در میرود و خود را به زمین مسابقه یا همان مانژ میرساند تا از نزدیک صدای اعتراضش را به گوش مسولان فدراسیون و در راس آن ها کاظمیان برساند، تا شاید بتواند حق به ظاهر تضییع شده دامادش را بستاند. غروی با صدای بلند بر سر مسوولان فدراسیون و داوران فریاد میکشد و کار نیز به جاهای باریک میکشد. او حتی خطاب به کاظمیان وی را تهدید به اخراج از فدراسیون میکند.
باشگاه بزرگ و مجهز سوارکاری آزمون در ضلع شرقی ورزشگاه آزادی نیز متعلق به دختران منوچهر غروی است که یکی از آنها همسر مجید شریفی است و این باشگاه بارها میزبان مسابقات فدراسیون سوارکاری بوده است.
آن شب به اتمام میرسد و داوران نظر نهایی خود را اعلام می کنند و تاکید می کنند شریفی از مانع دو متر و دو سانتی متری پریده پس رکوردی به نام او ثبت نمی شود.
اما صبح شنبه، سوارکار به همراه مربیاش به فدراسیون میروند تا پیگیر حق از دست رفتهشان شوند. در نهایت چانه زنی ها و صحبت های طرفین با مسولان فدراسیون و یا شاید هم تهدیدات! کارساز می شود و کاظمیان دبیر فدراسیون به عنوان سرداور مسابقات به همراه تعدادی دیگر از داوران ظهر روز شنبه و پس از گذشت ساعتها از اتمام مسابقه به فکر متر کردن دوباره مانع میافتند و با حضور دوباره در محل مسابقه اقدام به اندازهگیری دقیقتر مانع میکنند!