نقش و قدرت چانهزنی بازیگران درگیر خط لوله ناباکو
در قرن حاضر با افزایش سهم مصرف گاز برای کاهش دادن سهم آلودگیهای زیستمحیطی ناشی از مصرف نفت و زغالسنگ در دو قرن گذشته که هنوز نیز ادامه دارد، جایگزین شدن این کالای استراتژیک به جای نفت مورد توجه تولیدکنندگان و صاحبان فناوری آن قرار گرفته است. صادرات گاز در جهان به شکلهای مختلفی صادر میشود. خط لوله به دلیل نوع قراردادهای بلندمدت آن از استراتژیکترین انواع صادرات گاز محسوب میشود. امیر جعفرزاده پژوهشگر حوزه گاز همکاری میان صادرکنندگان بالقوه پروژه خط لوله صادرات گاز ناباکو در چارچوب نظریه بازی همکارانه میگوید: هیچ مطالعهای در بررسی نقش و قدرت چانهزنی بازیگران درگیر خط لوله ناباکو و نحوه اتصال گازی کشورهای حاشیه دریای خزر و عراق به اروپا نشده است. وی در پاسخ به این سوال که بهترین تأمینکننده گاز این خطلوله چه کشوری میتواند باشد؟ تصریح کرد: گفته میشود منافع هر یک از کشورهای ایران، عراق، آذربایجان و ترکمنستان به عنوان تأمینکنندگان اصلی گاز این خط لوله با یکدیگر متفاوت است. با توجه به اینکه اروپا در پی تنوع بخشیدن به سبد واردات گاز خود است بنابراین هر قراردادی که بتواند از نظر اقتصادی منافع ملی بیشتری برای این قاره تامین کند مورد توجه قرار میگیرد؛ به گفته جعفرزاده، مسائل استراتژیک در بخش گاز بیشتر مورد توجه کشورهای تولیدکننده و واسطی است که خط لوله گاز از آنها عبور خواهد کرد زیرا کنش و واکنش هر کدام از آنها میتواند سود وی و دیگران را تحتتاثیر قرار دهد. از اینرو بررسی قدرت چانهزنی ۴کشور ایران، عراق، آذربایجان و ترکمنستان به عنوان تولیدکننده و ترکیه به عنوان منتقلکننده اصلی بسیار مهم است. جعفرزاده درباره اینکه کدام یک از پروژههای انتقال گاز به نفع ایران است، تصریح میکند: برای ایران بهترین حالت اجرای پروژه جدید آذربایجان و ترانس کاسپین بدون حضور عراق است. در این صورت ایران میتواند قسمتی از گاز آذربایجان و نیز قسمتی از گاز ترکمنستان را از طریق ترکیه به اروپا ترانزیت کند. به گفته این پژوهشگر، عراق به دلیل شباهت بسیار زیاد به ایران (موقعیت جغرافیایی، ظرفیت صادرات و مسیر انتقال گاز) به عنوان رقیب ایران در این حوزه مطرح میشود، در نتیجه نبود عراق در این پروژه برای ایران نیز بهتر است. جعفرزاده در پایان با اشاره به بهبود وضعیت دیپلماتیک ایران و ترکیه در جهت افزایش قدرت چانه زنی ایران میافزاید: ترکیه بیشترین قدرت چانهزنی و بیشترین امکان مانور درباره صادرات گاز به اروپا را دارد، از اینرو حفظ روابط سیاسی و ژئوپلتیک با ترکیه موجب افزایش تمایل ترکیه برای ترانزیت گاز ایران میشود که البته این مسئله منجر به بهبود وضعیت استراتژیک ایران در منطقه نیز خواهد شد.
به گفته وی این روابط در اجرایی شدن پروژه جدید ترانزیت گاز ایران به ترکیه با ظرفیت ۱۵ میلیارد مترمکعب تأثیر بسزایی دارد چراکه این خط لوله میتواند موجب افزایش قدرت چانهزنی ایران شود.
همچنین ایران میتواند با کمک به ثبات و امنیت عراق، این کشور را برای حضور در خط لوله عرب مهیا کرده و با این کار عراق را از حضور در خط لوله ناباکو منصرف کند.
برچسببازار نفت بحرانهای دیپلماتی بینالمللی انرژی
همچنین ببینید
سیاست های ترامپ عامل بی ثباتی بازار نفت است
تحلیلگران مسائل اقتصاد سیاسی اعتقاد دارند خط مشی های «دونالد ترامپ» همچون اقدام ...