فیروز ابراهیمی: برخلاف نظر دوستان من فکر میکنم حال صنعت خوب نیست. درست است که طی سه سال گذشته، رشد صادرات داشتهایم؛ ولی رشد سرمایهگذاری منفی بوده و در چهارماهه اول امسال نیز اگرچه صادرات بهتر شده؛ اما رشد آن عمدتاً ناشی از میعانات گازی و پتروشیمی است و ربطی به آنچه مردم از صنعت برداشت میکنند، ندارد. وقتی بهرغم رشد، هر روز به آمار بیکاران اضافه شده و معیشت مردم هم کوچکتر میشود، نشانگر این است که حال اقتصاد ما خوب نیست. اما برای بهبود این شرایط لازم است دگردیسی در رفتارها به وجود آید. همه گرفتاریهای ما ارتباطی به تحریمها ندارد؛ بلکه بسیاری از مشکلات، ریشه در سوءمدیریتهای داخلی داشته است. به عنوان مثال ما امروزه بر هر صنعتی که دست بگذاریم، ظرفیت پروانههای صادرشده در اقصی نقاط کشور بهمراتب چند برابر سرانه مصرف کشور است. همین امروز، بالغ بر ۱۰۰ هزار مجوز تاسیس و طرح توسعه صنعتی داریم که بر اساس راهبرد درست در رابطه با صنعت و اقتصاد، صادر نشدهاند. همین چند وقت گذشته بود که برندهایی مثل ارج در کشور آسیب دیدند، اما هرروزه دستگاه متولی دولتی امثال همان کارخانه و مجوزها را با همان سطح تکنولوژی صادر میکند؛ بنابراین راهبردهای اصلی باید تغییر روش و نگاه نسبت به تولید باشد. از سال ۹۰ به بعد که عملاً کشور وارد رشد منفی اقتصادی شد، هر روز با کاهش تولید و تعدیل نیرو مواجه هستیم، در حالی که میزان مالیاتها بیشتر شده است. این ربطی به تحریمها نداشته است. در بسیاری از رشتههای تولیدی، نرخ تامین مالی در کشور به نسبت قدرتهای منطقه نه دنیای توسعهیافته، بسیار بالاست و یک تولیدکننده داخلی، باید ۱۵ برابر نرخ تامین مالی رقبای منطقهای خود را تحمل کند. پس نباید انتظار داشت که تولید جان بگیرد. پس به این رشد نمیتوان امیدوار بود و جا برای خوشحالی ندارد؛ چراکه رشد مثبتی ارزشمند است که بر پایه تولید بنا شده باشد؛ رشد بر پایه نفت، نوسانی خواهد بود. در نهایت اگر بخواهیم به ثبات در سرمایهگذاری برسیم، باید فضای امنی را برابر با کشورهای منطقه داشته باشیم. این حق یک تولیدکننده ایرانی است که برابر کشورهای منطقه، نرخ بهره بانکی داشته باشد. کالای تولیدی در کشور ما گران است؛ پس باید چارهاندیشی کرد.
با جمیع مشکلات و امیدهایی که دوستان در حوزه صنعت و اقتصاد ایران ذکر کردند، فکر میکنید که آینده صنعت با چه سیاستهایی میتواند توام با رونق شود؟
مرتضوی: اولویت اولی که به نظر میرسد باید به آن توجه کرد، این است که در قالب برنامه و اجرای سیاستهای اقتصاد مقاومتی، پیش رفت و در اجرای این سیاستها هم، باید سه قوه و همه نهادهای حکومتی در کنار افسران اقتصادی دولت باشند؛ یعنی شرایطی فراهم شود که سه قوه، خود را ملزم به اجرای برنامه توسعه اقتصادی کشور بدانند که البته این علائم هماکنون دیده میشود. در حوزه بانکداری نیز باید بانکها از وضعیت خودمختاری به سمت نظم بانکی پیش بروند و شیوههای علمیتری را پیادهسازی کنند. دوباره گوشزد میکنم که باید تجربیات بانکداری علمی را در حوزههای مختلف تامین مالی ساری و جاری کرده و با اتکا به منابع مالی بانکی، صنعت و تولید را تامین کرد؛ از سوی دیگر، در حوزه یکسانسازی نرخ ارز نیز همانطور که تاکنون خوب عمل شده است، کار پیش رود، البته تجربه نشان داده که دولت خیلی ظریف و هوشیارانه نرخ ارز رسمی را مدیریت کرده و یکسانسازی نرخ ارز را بدون سر و صدا در حال اجرا دارد که این خود، نقطه مثبتی است. مجموعاً فکر میکنم که با توجه به رعایت موضوع انضباط اقتصادی در چارچوب برنامههای دولت، کار در حال حرکت به نقطه مثبتی است. البته رکود و خروج از آن نیز بسیار حساس است و برنامههای دولت تا به حال زیرساختهای خروج از رکود را آماده کرده، بنابراین اگر شرایط تامین مالی و بانکی کشور را با سایر برنامههایی که در حال اجراست، هماهنگ بکنیم، شاید بتوانیم از رکود خارج شویم.