خانه > اخبار > ارزیابی چالش‌ها و چشم‌اندازهای صنعت و معدن ایران در میزگردی با حضور محمدرضا مرتضوی، آرمان خالقی، فیروز ابراهیمی و نغمه تخشا

ارزیابی چالش‌ها و چشم‌اندازهای صنعت و معدن ایران در میزگردی با حضور محمدرضا مرتضوی، آرمان خالقی، فیروز ابراهیمی و نغمه تخشا

حالا از آن طرف داستان هم اگر بخواهیم به بخش صنعت نگاه کنیم، به هر حال وقتی که پای گلایه‌های بخش خصوصی از دولت به میان می‌آید، برخی دولتمردان اعلام می‌کنند که بخش خصوصی ما هم متاثر از همان دولتی‌ها یا وابسته به شبه‌دولتی‌هاست که شاید می‌ترسد وارد حوزه سرمایه‌گذاری بشود، واقعاً بخش صنعت ما چقدر به آن بلوغ رسیده که خودش بتواند متکی به دولت نباشد و مستقل عمل کند؟

 

خالقی: این مسائل بیراه نیست، یعنی مثل این است که شما می‌خواهید وارد اقتصادی بشوید که داخل آن، آنقدر فساد همه‌جا را گرفته که شما بدون رشوه نمی‌توانید کاری را انجام داده یا بدون شراکت با باندهای قدرت نمی‌توانید کار را پیش برید؛ یا به عبارت دیگر، بدون اینکه تقلب کرده و کار غیر‌قانونی انجام دهید، نمی‌توانید سرپا بایستید. هر کدام از این نشانه‌ها را دیدید، بدانید اقتصاد دارد می‌لنگد. سال‌هاست اقتصاد ما به این فساد مبتلا شده؛ بنابراین وقتی من به عنوان دولت فعال مایشاء شدم و بر سر تمام پیچ‌ها، گردنه‌ها و گلوگاه‌ها نشستم، هر کسی قرار باشد از اینجا رد شود، باید من را ببیند و طبق میل من رفتار کند؛ یعنی سازمان و بوروکراسی هم این اختیارات را به من داده که هر لحظه، هر کسی را که بخواهم بتوانم معطل کنم، پس رفتار بخش خصوصی هم ماحصل فساد است که در سیستم دولتی وجود دارد، این فساد بسیار گسترده است و تا زمانی که قدرت در دولت متمرکز شده و مردم، فعالان اقتصادی و تولیدکنندگان، برای انجام امورشان سرگردان هستند فساد هم گسترش می‌یابد. ما نیامده‌ایم این راه‌ها را ببندیم، آمده‌ایم گلوگاه‌های زیادی گذاشتیم، چون به مردم اعتماد نکردیم. هنوز رویه‌ها در کشور شفاف نیست. اگر دولت کوچک‌سازی بدنه خود را انجام دهد و چابک شود، جلو فساد را می‌گیرد، خب این راه‌حلی است که ما اختراعش نمی‌کنیم، در دنیا دارند انجام می‌دهند. جایی مثل مجلس هست که اصلاً خودش شاید دنبال این قضایا نبوده، قانونی وضع می‌شود ولی کسی نیست به عنوان مجلس که پیگیر ماجرا باشد، به نظر من شاید از قانونگذاری مهم‌تر است. این وظیفه انجام نمی‌شود. مجلس نمی‌آید بگوید من قانون بهبود کسب‌وکار تصویب کردم چه شد؟ من قانون رفع موانع تولید گذاشتم آن چه شد؟ قانون بهبود گذاشتم این چه شد؟ در مورد بحث مسائل گمرکی قانون تصویب کردم آن چه شد؟ مجلس پیگیر آنچه وضع می‌کند نیست. وضع می‌کند، رها می‌کند و پیگیری هم نمی‌کند. ما به عنوان بخش خصوصی دستمان از قدرت کوتاه است. ما فقط دسترسی‌مان به رسانه است. بنابراین کوتاه کردن دست دولت یا خصوصی‌سازی، واگذاری اختیارات قابل تفویض که خیلی مهم است، می‌تواند به حل این مشکلات کمک کند تا بخش خصوصی محتاج دولت نباشد که در پروژه‌هایش شریک شود و کارش پیش رود.

 

اگر بخواهیم موضوع را جمع‌بندی کنیم، آخرین سوال من این است که اصلاً چقدر می‌توانیم ایران را یک کشور دارای صنعت بدانیم، نه اینکه صنعتی باشد. می‌خواستم ببینم آمایشی روی صنعت ما انجام شده که ما در چند تا صنعت خاص بتوانیم حرکت کرده و از این پراکندگی نجات پیدا کنیم؟

 

تخشا: ببینید بزرگ‌ترین مساله‌ این است که ایران پتانسیل صنعتی شدن را دارد، ولی اصلاً کشور صنعتی نیست و مساله‌ دیگر این است که صنعت برنامه‌ریزی می‌خواهد و حتماً باید برنامه‌ریزی بلندمدت داشته باشد تا با تغییرات دولت‌ها و مجلس‌ها، این برنامه‌ها تغییر پیدا نکند، پس برنامه باید تداوم داشته باشد. تا زمانی که حس ما، خودکفایی باشد نه استفاده از مزیت‌های نسبی‌مان، نمی‌توانیم یک صنعتگر موفق باشیم. زمانی که ما ایران‌خودرو یا ایران‌ناسیونال را داشتیم، هیچ یک از کشورهای آسیای دور خودروسازی نداشتند، الان ما تیتر روزنامه‌هایمان می‌زنیم، کشور کره حاضر به همکاری با ایران‌خودرو شده، حاضر به همکاری با سایپا شده و آن را جزو افتخاراتمان می‌دانیم، در حالی که متاسفانه ما نه‌تنها صنعتی نشدیم، مونتاژگر موفقی هم نبوده‌ایم و این به دلیل آن است که یک حمایت غیرمنطقی و پراکنده از صنایع، بر اساس مسائل سیاسی و امنیتی صورت گرفته است، چراکه اقتصاد که دولتی شود، کاملاً در سیاست فرو می‌رود و امنیت‌های سیاسی و اقتصادی ما یکسری حمایت‌های نا‌بجا و حتی عدم حمایت‌های نابجا را صورت داده است. به عنوان مثال، وقتی که در استان تهران یکی از شاخصه‌های صنعتی ما، صنعت خودرو است و بیش از اندازه آن را مورد حمایت قرار داده‌ایم، بنابراین این فرزند خوب سالیان قبل را به نوجوانی شاید بی‌ادب و لوس رسانده‌ایم که دیگر نمی‌تواند روی پای خودش بایستد، کودکی که فقط چهار دست و پا راه رفتن را یاد گرفته و هرگز به او اجازه نداده‌ایم روی پایش بایستد، زمین بخورد و بلند شود. خیلی از صنایع دیگر ما همین وضعیت را دارند و به دلیل حمایت‌های نابجایی که از یک بخش کردیم و منابع محدودی که داشتیم، زمین خورده‌اند. ما نگاه تجاری به صنعتمان نداشته و هرگز نخواستیم رقابت خودمان را رقابت بین‌المللی کنیم، حتی رقابت ما در حد خاورمیانه هم نیست. خیلی از کشورهایی که شاید تا همین سال‌های اخیر، مشتری بازار ایران بودند و مایحتاج خود را از آنجا تامین می‌کردند، اکنون به کشورهای مبدأ واردات ایران تبدیل شده‌اند. به هر حال ایران می‌تواند صنعتی باشد، اما اصلاً در حال حاضر کشور ما صنعتی نیست و تا زمانی که نخواهیم یک دیدگاه و برنامه‌ریزی بلند‌مدت و یک مدیریت باثبات داشته باشیم، هرگز نمی‌توانیم یک کشور صنعتی موفق باشیم یا شاید حتی نتوانیم یک کشور صنعتی باشیم.

همچنین ببینید

ثبات و استحکام با سیاست ارز تک‌نرخی

سیاست محدودیت در واردات می‌تواند بازارهای داخلی را تقویت کند اما تجربه ثابت کرده است ...

[show-logos orderby='none' category='brand' activeurl='new' style='hgrayscale' interface='hcarousel' tooltip='true' description='false' limit='0' img='100']