دلیل دوم، به خوشبینی فعالان بازار نسبت به نتایج کوتاهمدت اجرای برجام و به عبارتی پیشخور کردن اخبار مثبت در قیمتهای سهام در زمستان سال قبل مربوط میشود. موضوعی که نگارنده این مطالب در اواخر اسفند سال قبل نیز آن را در همین مجله متذکر شد و نسبت به تداوم رشد بازار در سال ۱۳۹۵ هشدار داد (رجوع شود به هفتهنامه تجارت فردا شماره ۱۷۰ مورخ ۱۷ اسفند ۱۳۹۴). به تعبیر دیگر، میتوان گفت بازار بورس تهران به سیاق دیرینه خود به عنوان یک بازار پیشنگر، بخش قابل توجهی از اخبار مثبت را به صورت انتظاری در قیمتهای سهام در زمستان سال قبل منظور کرد و بازده شگفتانگیز ۳۰ درصد طی سهماهه زمستان ۱۳۹۴ را رقم زد. متعاقب رشد سریع قیمتهای سهام در اواخر سال قبل و روند کند اجرای برجام و عدم دستیابی به نتایج مورد انتظار در کوتاهمدت، عقبنشینی قیمتهای سهام در نیمه نخست سال جاری امری اجتنابناپذیر به نظر میرسید.
عامل سوم اصلاح بورس در نیمه نخست سال جاری، بالا ماندن نرخ سود در بازار اوراق بهادار با درآمد ثابت است. بهرغم آنکه نرخ سود بانکی در ظاهر کاهش یافته است لیکن متقاضیان وجوه همچنان به شیوههای مختلف در قالب صندوقهای با درآمد ثابت و نیز انواع ابزارهای نوین مالی به ظاهر بدون ریسک از قبیل اوراق سلف موازی و انواع صکوک، نرخهای سود جذابی را به سرمایهگذاران پیشنهاد میدهند. این ابزارها به عنوان یک رقیب جدی برای سهام محسوب میشوند و نقش مهمی در جذب منابع سرمایهگذاران، خصوصاً کسانی که به بازار سرمایه نزدیک هستند، دارند.
عامل چهارم رکود بورس را میتوان به ضعف ساختارهای خرد بازار سرمایه نسبت داد. این موضوع هرچند مطلب تازهای نیست؛ اما به نظر میرسد در نیمه نخست سال جاری ابعاد تازهای به خود گرفته است. توقف طولانیمدت نماد شرکتهای بورسی علاوه بر قفلکردن منابع سرمایهگذاران و محروم کردن آنها از امکان نقد کردن سرمایهگذاریهای خود که مهمترین مزیت و فلسفه وجودی هر بورسی به عنوان یک بازار ثانویه محسوب میشود؛ موجب نگرانی و بیاعتمادی مضاعف سهامداران شده است.
توقف طولانیمدت نماد بانکهای صادرات، تجارت و ملت در کنار نماد مپنا، همچنین ابهامات و عدم شفافیت مطرح در این نمادها و سایر صنایع مهم بازار سرمایه نظیر پالایشگاهها مصداقهای عینی مطلب اخیر است. کنترل و مدیریت شاخص، دخالت مستقیم و غیرمستقیم مقام ناظر در معاملات و تداوم بیثباتی و عدم شفافیت در قوانین و مقررات کلان کشور همه و همه دست به دست هم داده تا سرمایهگذاران در مورد بخش قابل توجهی از صنایع مهم بازار سرمایه دچار یأس و سردرگمی شوند. موارد اخیر ابتکار عمل را از سهامداران حقوقی گرفته و موجب نوسانات غیرعادی سهام کوچکتر بازار با محوریت گروههای سفتهباز و شایعهمحور شده است؛ موضوعی که در بلندمدت به اعتماد سرمایهگذاران خرد آسیب میرساند.