سازوکار مدیریت در صندوقهای بازنشستگی نسبت به سایر موسسات مالی متفاوت است و استراتژی سرمایهگذاری در این صندوقها باید بلندمدت در نظر گرفته شود.
به نقل از اقتصادنیوز، علی خرد تحلیلگر بازار مالی در یادداشتی در ویژهنامه بازنشستگی تجارت فردا بررسی کرد: صندوق بازنشستگی بهطور عام به موسسات مالی اطلاق میشود که از سوی یک واحد واسط به درخواست یک شرکت یا یک سازمان دولتی تشکیل میشود، هدف اصلی این قبیل صندوقها دستیابی به رشد پایدار برای فراهم کردن پرداختی دوران بازنشستگی کارکنان تحت پوشش طرح است. دارایی تحت مدیریت صندوقهای بازنشستگی بهطور معمول از سایر صندوقهای سرمایهگذاری به میزان قابل ملاحظهای بیشتر است. بهطوری که در بیشتر کشورها از این صندوقها به عنوان بزرگترین موسسات مالی و سرمایهگذاری یاد میشود.
در ایران میتوان اولین قانونگذاری در زمینه بازنشستگی را به دوران پس از برقراری حکومت مشروطه در سال ۱۲۸۷ با وضع قانون وظایف نسبت داد. البته در این قانون تنها سهم وراث و حمایت اجتماعی از آنها مورد توجه قرار گرفته بود و به حقوق بعد از بازنشستگی و ازکارافتادگی توجهی نشده بود. در سال ۱۳۰۱ اولین قانونگذاری در خصوص تامین اجتماعی کارکنان وضع شد، که درآن علاوه بر سهم وراث به مستمری دوران بعد از اشتغال و ازکارافتادگی نیز توجه شده بود، قوانین مربوط به بازنشستگی تا به حال چندین بار مورد بازنگری قرار گرفته است و برخی سازمانها نیز مطابق سیاستهای مورد نظر خود این قوانین را بومیسازی کردهاند.
صندوقهای بازنشستگی در ایران متشکل از نظامهای بیمهای و غیربیمهای به فعالیت میپردازند. بهطور کلی در ایران حدود ۵۰ درصد از نیروی کار و ۶۰ درصد از سالخوردگان تحت پوشش صندوقهای بازنشستگی قرار دارند. نظام بیمهای که با پرداختهای ماهانه مشخص به حمایت از بازنشستگان و سالخوردگان میپردازد، از طریق صندوق تامین اجتماعی و سازمان بازنشستگی کشوری به همراه تعدادی صندوقهای اختصاصی یا صنفی متولی امور بازنشستگی در کشور هستند. در کنار نظام بیمهای نظام حمایتی غیربیمهای نیز گروهها و اقشار خاصی را تحت پوشش خود قرار داده است. از مهمترین نهادهای فعال در این زمینه میتوان به سازمان بهزیستی، کمیته امداد امام خمینی، بنیاد شهید و امور ایثارگران، بنیاد مستضعفان و بنیاد پانزده خرداد اشاره کرد.
نکته قابل توجه در مورد سطح پوشش نظام بیمهای این است که میزان پوشش بیمه در مناطق شهری حدود ۸۰ درصد نیروی کار و در مناطق روستایی بسیار کمتر از این میزان است. این نکته نشاندهنده یکی از بزرگترین نقصانهای پوشش بازنشستگی در کشور است، چرا که روستاییان که قسمت قابل توجهی از اقشار کمدرآمد جامعه را تشکیل میدهند، از پوشش بیمه و مزایای بازنشستگی در دوران کهولت و ازکارافتادگی برخوردار نیستند.
مهمترین نهاد مالی فعال در این بخش صندوق تامین اجتماعی، صندوق بازنشستگی و صندوقهای صنفی هستند. منابع این صندوقها غالباً با پرداخت حق بیمه از سوی مشمولان، درآمد سرمایهگذاری و همچنین در برخی از موارد با تعیین بودجه از سوی دولت تهیه میشوند. مصارف اصلی این صندوقها نیز شامل پرداخت به کارمندان و مستمریبگیران، بیمههای بیکاری و درخواست بازخرید از خدمت میشود. همچنین سایر ارگانها و سازمانهایی که در این زمینه فعالیت میکنند، بر اساس قوانین و مقررات ارگان کارفرما اداره میشوند. در هر حال مهمترین نکته این است که کارمندان به امید کسب درآمد حداقلی در دوران بازنشستگی و از کارافتادگی درصدی از حقوق ماهانه خود را به این امر اختصاص میدهند.
یکی از مهمترین معضلاتی که صندوقهای نامبرده با آن دست و پنجه نرم میکنند این است که این قبیل صندوقها به منبعی برای تامین مالی دولتها تبدیل شدهاند. دولتها از گذشته با واگذاری داراییها و شرکتهایی که نرخ بازدهی بسیار پایین داشتهاند، با قیمتی بیشتر از ارزش منصفانه به صندوقهای بازنشستگی، به رفع مشکلات نقدینگی خود پرداختهاند. تکرار این عمل در درازمدت موجبات خروج داراییهای نقدشونده و با بازدهی بالا به منظور تامین نقدینگی جریانات نقد خروجی را سبب میشود. از سوی دیگر با رسوب داراییهایی که نقدشوندگی لازم برای تامین احتیاجات جریان نقد خروجی صندوق را ندارند، این قبیل صندوقها زودتر از آنکه پیشبینی میشد، با مشکلات ناشی از تامین نقدینگی مواجه شدهاند.