بانک جهانی در گزارش جدیدی که در مورد شرایط اقتصادی خاورمیانه و شمال آفریقا منتشر کرده است، به بررسی عوامل تاثیرگذار در جذب افراد به گروههای تروریستی و گسترش افراطگرایی خشونتبار پرداخته است. در این گزارش آمده است: از سال ۲۰۰۰ تاکنون تعداد حملات تروریستی در سراسر جهان بهطور چشمگیری افزایش یافته و در سال ۲۰۱۱ بهشدت جهش کرده است. در سال ۲۰۱۴، ۵۷ درصد از کل حملات تروریستی در ۵ کشور عراق، پاکستان، افغانستان، نیجریه و سوریه روی داده است. این حملات نهتنها تاثیراتی ویرانکننده بر زندگی قربانیان و خانوادههای آنها داشته است، بلکه با کاستن از سرمایهگذاری و افت صنعت گردشگری و درنتیجه گرفتار شدن اقتصاد در تله رشد پایین، به کل کشور و منطقه آسیب وارد کرده است. زمانی که تروریسم توسط گروهای رادیکال به افراطگرایی خشونتبار و جنگ داخلی تمام عیار تبدیل میشود، تاثیرات انسانی آن تحملناپذیر میشود و تاثیرات منفی آن بر توسعه تا مدتهای طولانی باقی خواهد ماند.
پایان دادن به جنگهای داخلی و مقابله با افراطگرایی خشونتبار اصلیترین اولویت منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا محسوب میشود. گرچه بسیاری از تلاشها در این زمینه به بخش امنیتی مربوط میشود، اما اقتصاد میتواند زوایای تاریک علل افراطگرایی خشونتبار را روشن کند. یکی از عواملی که موجب میشود مردم، کشورهایشان را ترک کنند و به گروههای افراطی بپیوندند این است که کشورهایشان فاقد پوشش جامع خدمات اجتماعی و اقتصادی به همه اقشار است.
در بررسی افراطگرایی از منظر اقتصادی بر این مساله تاکید میشود که برای افراطگرایی خشونتبار عرضه و تقاضا وجود دارد و همچنین بازاری برای تامین این عرضه و تقاضا موجود است. علاوه براین، فرض تحلیل اقتصادی افراطگرایی این است که یک فرد زمانی به یک سازمان تروریستی میپیوندد که هزینه و فایده این اقدام را بررسی کرده باشد. هزینه و فایده این کار فقط مالی نیست، بلکه ممکن است شامل پیوندهای خانوادگی یا وفاداری به گروههای خاص باشد. تامین فواید غیرپولی مانند حس انجام اهداف، جایگزین غرامت پولی میشود و این مساله برای سازمانهایی که از نظر مالی در تنگنا هستند، بسیار حیاتی است.
سازمانهای تروریستی به منابع مختلف مالی ازجمله اهدای پول و فعالیتهای غیرقانونی، وابسته هستند. شواهد نشان میدهد که در برخی موارد، هزینه عملیات گروههای تروریستی از طریق فعالیتهای محدودی مانند فروش کالاهای تقلبی تامین میشود. طی چند سال گذشته درپی تقویت قوانین و مقررات مالی، سربازان القاعده متوجه شدند که باید هزینههای آموزش و تجهیزات خود را خودشان تامین کنند و این در شرایطی است که فرماندهان این گروه تروریستی از کمبود سلاح و غذا شکایت میکنند. از سوی دیگر، زمانی که دامنه حمایتهای بیرونی (مانند پرداخت پول) کوچک است، انگیزه درونی سربازان برای عملکرد راسخ بسیار مفید است. با توجه به اینکه سازمانهای تروریستی از پیروان خود میخواهند فعالیتهای خشنی را انجام دهند که در آن احتمال زنده ماندن پایین است، موفقیت این فعالیتها در گرو این مساله است که افراد خود را وقف اهداف سازمان کنند.