خانه > اخبار > انتظار سعودی ها از آمریکای تحت رهبری ترامپ

انتظار سعودی ها از آمریکای تحت رهبری ترامپ

۱. احیای مجدد

دکترین سیاست خارجی اوباما که مبتنی بر مولفه‌های قدرت نرم و چندجانبه‌گرایی در روابط بین‌الملل بود، باعث شد تا آمریکا برخلاف دوران جورج بوش پسر و تیم نئوکان‌ها که بر حمله پیش‌دستانه و یکجانبه‌گرایی تاکید می‌کردند، از نقش و مسوولیت مستقیم نظامی خارج شود. این مساله موجب شد تا شرکا و متحدان این کشور همچون عربستان سعودی دچار تردید و سردرگمی شوند. عدم مداخله مستقیم آمریکا در تحولات مصر، سوریه، یمن، بحرین علاوه بر اینکه باعث سقوط متحدان عربستان و افزایش هزینه‌های مالی و سیاسی برای ریاض شد، منجر به ایفای نقش مستقیم عربستان برای غلبه بر بحران‌ها بود. امری که در طول شکل‌گیری پادشاهی عربستان بی‌سابقه بود و به گفته کارشناسان موجبات به وجود آمدن این احساس نزد آل‌سعود شد که از سوی آمریکا تنها و رها شده است تا جایی که بندر بن سلطان مغز متفکر سیاست‌های امنیتی این کشور از تجدیدنظر در روابط با واشنگتن سخن به میان آورد. حال که ترامپ و حلقه تندروهای جمهوری‌خواه راهی کاخ سفید شده‌اند، عربستان امیدوار است که رئیس‌جمهوری جدید در سیاست‌های باراک اوباما که منجر به توافق هسته‌ای و نفوذ ایران در جهان عرب شده است، تجدیدنظر کرده و مجددا روابط استراتژیک ریاض-واشنگتن را در ریل خود قرار دهد.

۲. مهار-مدیریت دوجانبه

برخی دیگر از تحلیلگران معتقدند که سیاست مهار دوجانبه ایران و عربستان و مدیریت رفتارهای منطقه‌ای آنها همچنان دستور کار اصلی آمریکا حتی در دوره ترامپ نیز خواهد بود؛ به این معنی که هیچ‌کدام از دو بازیگر بر دیگری برتری کامل پیدا نکرده که بتوان براساس نظریه موازنه قوا، میان آن دو تعادل ایجاد کرد. اگرچه این مهار بیشتر معطوف به ایران است و عربستان سعودی به‌عنوان متحد آمریکا در خاورمیانه بهره‌مند از مزایای این شراکت خواهد بود و تنها رفتارهای سیاست خارجی و امنیتی آن در چارچوب راهبرد خاورمیانه‌ای آمریکا تنظیم و مدیریت خواهد شد. از این لحاظ تفاوت تنها در اجرای این سیاست از سوی ترامپ است که قاعدتا می‌تواند تقارن این سیاست را کم و زیاد کند، اما نه به قیمت برتری کامل یکی بر دیگری، بلکه از طریق تقسیم برتری‌های نسبی در کانون‌های بحران، بتوان بین ایران و عربستان بالانس ایجاد کرد.

۳. شکاف در معادله

شکاف در معادله دوستی عربستان و آمریکا یا همان معادله نفت در برابر امنیت اگرچه در دوران باراک اوباما تشدید و منجر به نگرانی‌های ریاض شد، ولی ریشه‌های این سیاست به حوادث پس از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ و نقش عربستان در حمایت‌ها از تروریست‌ها و مهاجمان به برج‌های تجارت جهانی دارد. این فرآیند با برداشتن دو دشمن اصلی ایران یعنی طالبان و صدام در مرزهای شرقی و غربی تشدید شد و در خیزش‌های عربی ۲۰۱۱ و عدم تمایل آمریکا برای ساقط کردن بشار اسد و جلوگیری از سقوط متحدان عربستان در مصر و یمن به اوج خود رسید. در پی آن توافق هسته‌ای ایران و ۱+۵ و همچنین اظهارات اوباما مبنی بر اینکه عربستان می‌خواهد از ما سواری رایگان بگیرد، به اوج این شکاف کمک کرد. به‌نظر می‌رسد که زمینه‌ها برای گسست در این معادله و ایفای نقش مستقل‌تر از سوی عربستان همچنان فراهم است، اما اگر ترامپ بخواهد مجددا عربستان را در راهبرد سیاست خاورمیانه‌ای خود قرار دهد و فشارها بر ایران را افزایش دهد، می‌تواند قدری از روند گسست در این رابطه را بکاهد.

همچنین ببینید

رویترز: ترامپ به ثروت معادن افغانستان چشم دوخته است

  خبرگزاری رویترز روز دوشنبه در آستانه انتشار راهبرد جدید واشنگتن در قبال افغانستان، نوشت: ...

[show-logos orderby='none' category='brand' activeurl='new' style='hgrayscale' interface='hcarousel' tooltip='true' description='false' limit='0' img='100']