این روزها بیش از هر زمان دیگری بخش تولید و صنعت کشور به حمایت نیاز دارد، تا بتواند بر مشکلات عدیدهای که با آن مواجه است فائق آید. در فهرست بلندبالایی که فعالان اقتصادی از آن به عنوان مشکلات این بخش یاد میکنند، چالشهای حوزه بانکی بیش از هر مشکل دیگری به چشم میخورد.
از دسترسی سخت به منابع بانکی و فرآیند طولانی دریافت تسهیلات گرفته تا وثیقههای سنگینی که بانکها طلب میکنند از مهمترین موانعی است که فعالیت حوزه تولید و صنعت کشور را دچار اختلال کرده است. در این بین نرخ سود بانکی و گرانبودن نرخ تسهیلات هم در صدر مشکلات این بخش قرار دارد، به طوری که دریافت وام را برای فعالان این بخش دچار مشکل کرده است. به هر حال این مشکلات در حالی همواره از سوی تولیدکنندگان و فعالان اقتصادی کشور مطرح میشود که دولت و بانک مرکزی در تدارک فراهمکردن زمینه کاهش نرخ سود بانکی و افزایش توان اعتباردهی بانکها هستند تا بخشی از مشکلات بخش اقتصادی مرتفع شود، اما اینکه این اقدامات تاچه حد میتواند در این حوزه موثر واقع شود، پرسشی است که پرویز کاظمی رییس پیشین هیاتمدیره بانک سرمایه در گفتوگو با صمت به آن پاسخ میدهد.
مشکلات اقتصاد یکوجهی نیست
این کارشناس حوزه بانکی در این رابطه معتقد است مشکلات موجود در کشور بهویژه در حوزه اقتصاد یکوجهی نیست که بتوان با در نظر گرفتن یک فاکتور یعنی نظام بانکی، آن را حل کرد، هرچند نظام بانکی هم نقشش در این زمینه کم نیست. به گفته وی، به طور حتم رفع مشکلات بخشهای اقتصادی نیازمند این است که تمامی جوانب و عوامل که در این رابطه دخیل هستند شناسایی و بررسی شوند و برای رفع آن اقدام شود. در این سالها همواره بانکها متهم اصلی در به وجود آمدن مشکلات اقتصادی به شمار رفتهاند، در حالی که در این رابطه باید فضای موجود کسب و کار، وضعیت ارتباطات بینالمللی، میزان تولید ثروت و تولید ناخالص داخلی و بسیاری موارد دیگر را در نظر گرفت که همه آنها با یکدیگر مرتبط هستند و درنهایت باعث شدهاند اقتصاد کشور دچار چالش شود.
در تازهترین اقدام هم دولت و بانک مرکزی برای خروج اقتصاد از رکود و برای رفع مشکلات اقتصادی، موضوع کاهش نرخ سود بانکی را مطرح کرده است، اما در این بین این سوال مطرح میشود که آیا زمانی که در ماههای ابتدایی سال، نرخ سود بانکی از ۲۲ درصد به ۲۰ درصد کاهش یافت، مشکلات اقتصادی کم شد و یا اقتصاد از رکود خارج شد؟
اکنون کارآفرینان و فعالان اقتصادی در کنار مشکلات بانکی که کم هم نیست از مشکلات دیگری نیز رنج میبرند که ساختاری است. در حالحاضر بازار کسب و کار از لحاظ اجتماعی و اقتصادی از اطمینان و امنیت لازم برخوردار نیست و این به معنای آن است که سرمایهگذار رغبتی برای سرمایهگذاری در بخشهای اقتصادی کشور ندارد. از امکاناتی که در اختیار داریم برای رشد سرمایهگذاری استفاده نمیشود، رشد اقتصادی با سهولت انجام نمیشود، اشتغالزایی در محدوده کم اتفاق میافتاد و تمامی اینها چالشهایی است که فعالان اقتصادی را دچار مشکل کرده است.