بهداشت حرفهای در جهان
پدیداری دانش بهداشت حرفهای، به عنوان یک تخصص ویژه وجدا از دیگر دانشها، به نسبت تازه است، اما مفاهیم مطرح شده دراین دانش از زمانهای کهن موردتوجه بوده است.
چهارصد سال پیش از میلاد مسیح بقراط اثرات زیان آور مواجهه با سرب را شناسایی کرده و در نوشتههایش یاد میکند. درآن زمان عمدتاً از بردگان جهت مشاغل سخت استفاده میگردید و از آنجا که حکومتها هیچگونه مسئولیتی در برابر بردگان نداشتند، بدیهی است که اقدامات خاصی نیز برای حل مشکلات آنها صورت نمیپذیرفت.
درنخستین سدهٔ پس از میلاد، پلنی(۲۳تن۷۹ب. م) که یک دانشمند رومی بود، از مثانهٔ حیوانات یک ماسک تنفسی ساخت و کاربرد آن را برای کار در معادن پیشنهاد نمود.
در سال ۱۴۷۳ میلادی النبوگ Ulrich Ellenbog نخستین نشریه بهداشتی در مورد بیماریها و آسیبهای شغلی را انتشار داد. او در این مجموعه در باره بیماریهای شغلی و صدماتی که در میان کارگران طلا شایع است مطالبی را به رشته تحریر در آورده است. درقرن شانزدهم آگریکولا (آگریکولا) و پاراسلوس (پاراسلسوس) در باره بیماریهای شغلی کارگران ذوب آهن، فلزات و بیماریهای معدنچیان و مسمومیت جیوه آثاری به جای گذاردهاند. کتاب آگریکولا در سال ۱۵۵۶ یکسال بعد از مرگ او و کتاب پاراسلوس در سال ۱۵۶۷ منتشر شد.
رامازینی، نخستین پزشکی است، که به توصیف پیشههای گوناگون و بیماریهای ناشی از آنها میپردازد. برای نمونه فلج دستها از میان رفتن دندانها، نا شکیبایی و صورتهای نزار و رنجور سفالگران در برابر سرب را توصیف کرده است.
توماس الیور در کتاب خود که در سال ۱۹۰۸ منتشر کرد به بیماریهای شغلی اشاره نموده است. دکتر توماس لِگ (Thomas moris legge) در کتاب خود به نام جذب و مسمومیت سرب که به کمک دکتر گادبای در سال ۱۹۱۲ منتشر کرد به مضرّات این فلز اشاره مینماید.
در سال ۱۹۱۸،آلیس هامیلتون، رشتهٔ بهداشت صنعتی را در دانشگاه هاروارد امریکا پایهگذاری کرد. بررسیهای گستردهٔ او در زمینه سم شناسی، به ویژه مسمومیت با فسفر سفید در صنایع کبریت سازی و مسمومیت سرب، موجب رشد سریع بهداشت حرفهای شد.
بر اساس فعالیتهای گونا گون برای بهبود شرایط محیط کار و نیز، جنبشهای کارگری، در سال ۱۹۱۹،سازمان بینالمللی کار (سازمان بینالمللی کار) بر پا شد. پس از آن، به علت موفقیتهایی که امریکا در جنگ جهانی در زمینه تولید تسلیحات نظامی به دستآورد، نه تنها صنایع بلکه بهداشت حرفهای در این کشور به سرعت رشد یافت. در آن زمان، شعار تبلیغاتی سازمان خدمات بهداشتی امریکا بر تندرستی کار گر تاکید داشت: “کارگر را سالم نگهدار تا خوب کار کند”
توسعهٔ سریع صنایع و علوم درقرن بیستم واستفاده بشر از مواد گوناگون درمصارف صنعتی، ازیک طرف برتعداد و دامنه بیماریهای ناشی از کار افزود و ازطرف دیگر وسیله تحقیق و بررسی برروی جلوگیری ودرمان آنها را بیش ازپیش فراهم نمود. رشد اجتماعات کارگری و تشکیل اتحادیهها، و سندیکاهای کارگری رانیز میتوان از عوامل مؤثر در بهبود بهداشت محیطهای کار دانست.