امروزه از بحران کمآبی زیاد صحبت میشود و کمتر اقدام عملی قابل رویت است. مفهوم این واژه برای افراد گوناگون متفاوت است. ریشه و علل بهوجودآمدن وضعیت کنونی آب در کشور پیچیده است.
البته سخن گفتن از مشکلات گذشته زمانی مفید است که بتواند راه درست آینده را نشان دهد. برای تصمیمگیری درباره آینده باید از کجا شروع و چه راهی را انتخاب کرد تا اشتباهات گذشته تکرار نشود. به قول معروف قبل از اینکه بخواهیم مردهها را زنده کنیم نباید بگذاریم زندهها بمیرند! در مرحله نخست باید منابع آبی موجود را مدیریت کرد. بیشتر از اینکه با ابزار فناوری در پی حل بحران کمآبی باشیم باید درپی حل بحران مدیریت آب و مدیریت مصرف آب باشیم. تردیدی نیست که کشور ما کمآب است اما ما همان میزان آبی که داریم را خوب استفاده نمیکنیم و بخش زیادی از آن را از دست میدهیم. آیا این بحران بیآبی است یا بحران بیمدیریتی؟ اگر قبول کنیم بحران در بیمدیریتی و روشهای نادرست متداول است باید پذیرفت با ادامه بحران دوبرابر آب موجود هم اگر موجودی داشته باشیم به آسانی هدر میرود و برعکس اگر مدیریت هوشمندانه برقرار شود همین مقدار آب هم میتواند چندین برابر بهرهوری داشته باشد. به منظور رهایی از معضل کمآبی و مقابله با آن باید در مدیریت بخش آب از استحصال گرفته تا نحوه مصرف، سرمایهگذاری، سازمان کار و همچنین الگوی کشت تجدیدنظر و در برنامهریزیها بازنگری اساسی کرد. به گزارش پژوهشگاه حفاظت خاک و آبخیزداری کشور بارشهای دریافتی حوزههای آبخیز کشور بهطور میانگین ۴۱۳ میلیارد مترمکعب است که این میزان در ترسالیها به ۵۲۸میلیارد مترمکعب و در خشکسالیها به ۲۸۶میلیارد مترمکعب میرسد. آمار و ارقام منتشرشده بیلان آب حکایت از این دارد که از مجموع نزولات آسمانی حداقل ۲۷۰میلیارد مترمکعب با تبخیر از دسترس خارج و استفاده نمیشود و حدود ۱۳۰میلیارد مترمکعب آب باقی میماند. بر این اساس فناوریهایی که در «فصل وجود آب مازاد» یا «سالهای وجود آب مازاد» به نگهداری آب در خاک، سفره زیرزمینی یا مخازن روباز کمک کنند، میتوانند با بحران کمآبی مقابله کنند. سوال این است که از روشها و فناوریهای موجود کدامیک میتواند با سرعت بیشتر، هزینه کمتر، سهولت و آثار مخرب قابل قبول بحران کمآبی را حل و فصل کند؟ تجربه نشان داده که روشهای گذشته با وجود سرمایهگذاریهای کلان و نجومی نتوانستهاند مشکل را حل کنند و اگر در این کار موفق بودند شرایط امروز و بحران فراگیر وجود نداشت. برعکس میتوان ادعا کرد فناوریهایی که نیاکان ما استفاده کردهاند پایداری بیشتری داشته و با طبیعت کشور ما سازگارتر بوده درنتیجه از کار گذشتگان باید درسها آموخت. در نیمقرن گذشته طرحهای مختلفی برای تامین آب از طرف کارشناسان دلسوز ارائه شده ولی جز پروژههای سدسازی برنامهای بهطور جدی مورد توجه قرار نگرفته و بسیاری از سدهای ساخته شده یا خالی از آب هستند یا آب شیرین و گوارا را شور و معضل جدی ایجاد کردهاند یا تشتک تبخیر درست کردهاند و بهرهبرداران و مخاطبان آن در تولید نیز جمعیت اندکی هستند. فعالیتهای زودبازه، غیرمتمرکز، اقتصادی و کوچک در سایه تفکر توسعه نفتی رنگ باخته و به فراموشی سپرده شدهاند. راهحل زیربنایی و پایدار برای حل مشکل کمآبی نیازمند بکارگیری فناوری است. نیاکان ما چندین قرن از روشهای مبتکرانهای چون حفر قنوات برای مقابله با خشکسالی استفاده کردند. کمبود آب میتواند از محدودیت تبدیل به موقعیت شود. چالشی که برای مبارزه با محدودیتهای آب انجام میدهیم موجب پیدا شدن راهحلهای متنوع و جدید خواهد شد. در این راستا سدهای زیرزمینی یکی از این روشهاست. مدیریت و تنظیم بهینه عملیات آبیاری و مقدار آب مصرفی با توجه به ویژگیهای خاک، نیاز آبی و خصوصیات فیزیولوژیکی گیاهان مختلف و در نظر گرفتن شرایط زمانی و مکانی تولید بذر و نهالهای اصلاح شده با استفاده از روشهای اصلاح نباتات و علوم جدید مربوط، بهرهبرداری بهینه از خاکهای زراعی، باغی، مراتع و جنگلها و اجرای برنامههای مدیریت پایدار خاک، مقابله با چالشهای کمبود آب و زمینهسازی برای توسعه پایدار جامعه در مرحله نخست و بهطور عمده مستلزم توجه کافی به فعالیتهای کشاورزی ازجمله مدیریت خاک، اصلاح نباتات، مدیریت گیاه، بهینهسازی اقدامات زراعی و مدیریت صحیح منابع طبیعی و در مرحله دوم نیازمند توجه به مدیریت هدفمند صنایع، بهینهسازی مصارف شهری و بهداشتی و… است. ایران در کمربند خشک کره زمین قرار دارد. ویژگی اصلی آبوهوای مدیترانهای که ایران نیز متاثر از آن است تقسیم سال به دو دوره مشخص خشک و مرطوب است که طول این دورهها بر اساس عرض جغرافیایی و دوری و نزدیکی به دریاها و اقیانوسها تغییر میکند. کشور ایران از منابع رطوبتی دریای مدیترانه و اقیانوس اطلس دور است و به عبارتی در حاشیه تاثیر سامانههای بارآور مدیترانهای قرار دارد. از سوی دیگر بیشتر بخشهای ایران در عرضهای جغرافیایی پایین قرار گرفتهاند. این دو عامل باعث شده که خشکی ویژگی ذاتی اقلیم ایران تلقی شود و طول دوره خشک بهویژه در نیمه جنوبی کشور افزایش یابد. دو عامل یاد شده همچنین باعث بینظمی در رژیم بارندگی شدهاند و درنتیجه تغییرات شدید بین سالی بارندگی را به همراه دارند از اینرو میتوان گفت که بینظمی رژیم بارندگی به همراه خشکی ذاتی اقلیم در کشور باعث افزایش ریسک خشکسالی در ایران شده است، به همین سبب هر سال بخشهایی از این فلات پهناور درگیر خشکسالی شده و آسیبهای اقتصادی زیادی از این پدیده به کشور وارد میشود. مطالعات نشان میدهد که در بسیاری سالها پدیده خشکسالی برخی نقاط یا حتی کل کشور را در بر گرفته است. با جایگزینشدن چاهها به جای قنات و توسعه سدسازی برای مهار و بهرهبرداری از آبهای سطحی که بهدنبال آن توسعه سریع و افقی کشاورزی ایجاد میشود، دیری نپایید که عرصه جدیدی از خیانت به طبیعت کشور و منابع آب و خاک بهوجود آمد که بههیچوجه با شرایط طبیعی و اقلیمی کشور تناسب نداشت. رفع چالشهای یاد شده، مستلزم بهرهگیری هرچه گستردهتر، بهتر و کارآمدتر از فناوریهای نوین و روزآمد در حوزه آب است.