استاد پژوهشکده پولی و بانکی افزود: با بررسی آمارها مشاهده میکنید که سابقه نداشته در عرض یکی دو سال نرخ تورم ما بالای ۲۰ واحد درصد کاهش را تجربه کند. طبیعتاً این موضوع باعث شده که بانک مرکزی به این موضوع عکسالعمل نشان دهد، به دلیل اینکه انتظار مردم نیز همین است. این انتظار وجود دارد که هنگامی که نرخ تورم تکرقمی شده است، نرخ سود نباید فاصله قابل توجهی نظیر ۱۰ تا ۲۰ واحد درصد با نرخ سود بانکی را تجربه کند. همچنین تولیدکننده نیز نمیتواند با این نرخها ادامه حیات دهد، زیرا عملاً به سوی ورشکستگی قدم برمیدارد.
او گفت: اگر نرخ سودهای ما بالا نگه داشته میشد چه اتفاقی میافتاد؟ اتفاقی که میافتاد مردم ما همچنان به سپردهگذاری خود در بانکها ادامه میدادند. اما هزینه آن را چه کسی باید پرداخت میکرد؟ هزینه آن را باید تولیدکننده پرداخت میکرد. ما همیشه انتظار داریم که منابع خود را در بانک قرار دهیم و حدود ۳۰ درصد بازدهی دریافت کنیم.
ابراهیمی افزود: این بازدهی از چه طریقی حاصل میشود. بانک رابط بین پساندازکننده و تولیدکننده است، در نتیجه تولیدکننده باید هزینه ۳۰ درصد بهره دادن را به دوش بکشد. طبیعی است که نمیشود پسانداز کننده همیشه منتفع شود و تولیدکننده همیشه تحت فشار باشد، چون این موضوع دو طرف قضیه است.
او در ادامه بیان کرد: زاویهای که اکثر ما به نرخ سود بانکی نگاه میکنیم، از جانب یک سپردهگذار است، این در حالی است که باید از منظر یک تولیدکننده هم به مساله نگاه کرد. یک تولیدکننده نیاز دارد که برای تامین نقدینگی منابع خود با نرخ بالا هزینه تسهیلات را پرداخت کند، این در حالی است که نرخ تورم تکرقمی بوده و بازدهی در شرایط کنونی نیز پایین است. بنابراین صنایع نیز نمیتوانند در این شرایط ادامه حیات دهند و ورشکسته میشوند.