بهگزارش روابط عمومی خانه صنعت و معدن تهران و به نقل از اقتصادنیوز، اگر تنها لحظهای آینده تیره و تار رشد اقتصادی جهان را در نظر بگیرید، خواهید دید رشد بورس تهران در ماه ژانویه، چه پیام مهمی دارد. سلاخی شدن قیمت نفت به کنار، میزان واقعی تقاضا با سرعتی که طی نیم قرن اخیر تاکنون مشاهده نشده، درحال سقوط است و این اتفاقات نشان میدهد نوسانات جدی حول و حوش درجات مختلف دارایی در حال انفجار است.
بهگزارش بیزنساینسایدر، در همین حال، ژاپن نیز به جمع سایر کشورهای صنعتی جهان پیوسته که از اعمال سیاست نرخ بهره منفی خبر داده است. در عین حال، بانکهای مرکزی، با اعمال سیاستهای انبساطی موسوم به تسهیل کمّی، درحال وامگیری رشد از آینده هستند که این اقدام آنها آن هم با این شدت تنها در صورتی عقلانی به نظر میرسد که آنها اطمینان داشته باشند تا پیش از آنکه کسی متوجه حقیقت شود، دوره تصدی آنها در این مسند، به اتمام رسیده باشد.
حتی فدرالرزرو نیز کمکم و با ترس و لرز شروع کرده از بانکها پرسیده که چگونه خواهند توانست از عهده نرخهای بهره صفر بر بیایند؟ درحالی که حقایق کمکم برای دارندگان سرمایههای دولتی هویدا میشود، بازار داراییها و سرمایههای خصوصی نیز به طور واقعی پذیرای ارزشگذاریهای توهمی شده است. اکنون دیگر سوال این نیست که اکنون ارزیابی موجودی من چقدر است؟ بلکه سوال اساسی این است که چگونه باید جلوی ازدست رفتن نیمی از سرمایه و داراییهای خود را بگیرم؟ پاسخ ما تنها یک گزینه دارد: تنها مکانی که میتواند این رویای شما را محقق کند، بورس تهران است.
حتی اگر اقتصاد جهان این گونه از هم نمیپاشید و بورس تهران نیز در ماه گذشته، ۲۵ درصد رشد نمیکرد، بازهم تنها نقطه درخشان برای رشد اقتصادی جهان، ایران بود.
«کریستین کوپر»، نگارنده این مقاله با بیان مطالب فوق میافزاید: طبق بررسیهای دست اول من از فعالیتهای روزانه مبادلات بورس تهران طی دو سال گذشته، براحتی میتوانم مبلغی معادل یک میلیارد دلار، بدون آنکه در بازار بازارهای عمومی اختلال ایجاد کنم یا سبب دگرگونی جدی در ظرفیت نقدینگی ایجاد کنم، گسترش دهم. من همچنین، به شکل معقولانهای انتظار دارم طی ۲۴ ماه آینده، شاهد ۱۵۰ درصد بازگشت سرمایه تعدیل شده با نرخ ارزی باشم. همچنین، برخلاف بازارهای سهام در کشورهای غربی، سرمایههای خصوصی جاری نشدهای به ارزش چندین نسل وجود دارد که آماده عرضه عمومی هستند و این درحالیست که جهان تشنه سودهای ثابت است.
تمامی این اخبار خوش، از یک سوال ساده نشات میگیرد و آن اینکه چگونه سرمایهگذاری کنم؟ بر اساس خطمشیهای اعلام شده ازسوی دفتر کنترل دارایی های خارجی (OFAC) وزارت خزانه داری ایالات متحده که در اواسط ژانویه اعلام شد، برای سرمایهگذاری آمریکاییها در ایران محدودیتهایی اعمال شده و این سرمایهگذاریها مستلزم مجوزهای خاصی است. گرچه این دستورالعمل مانع کوتاهی نیست اما بهرحال غیرقابلعبور هم نیست. اما برای سایر کشورهای جهان این دروازه کاملا گشوده شده پس چرا آمریکاییها نباید از این فرصت سرمایهگذاری با ارزش نهایت بهره را ببرند؟