البته این طرح نیز مانند دیگر طرحهایی که در نظام بانکی طراحی میشود با مشکل بزرگی به صورت نرخ سود از پیش تعیینشده مواجه است. نرخگذاری اعتبارات این فرصت را از نهادهای مالی سلب میکند تا به درستی ریسک مشتریانشان را قیمتگذاری کنند. در طرح کارت اعتباری که از طرف بانک مرکزی اجرا میشود، بانکها ملزم هستند که مشتریانشان را به دو گروه پرخطر و کمخطر تقسیم کنند و تنها به مشتریان کمخطر کارت ارائه کنند. البته همانطور که گفته شد، این خود به بهبود تخصیص منابع کمک میکند. اما، طیف مشتریان بانکها بسیار متنوعتر از این دو گروه کلی است و بانکها باید بتوانند قیمت خدمات را با توجه به ویژگیهای مشتریانشان تعیین کنند. از طرف دیگر، نرخ سود تعیین شده برای منابع بانکها فاصله معناداری با نرخ سود در بازار بینبانکی دارد.
به عبارت دیگر، در بازار بینبانکی نهادهایی وجود دارند که حاضر به پرداخت قیمت بالاتری برای منابع بانک مرکزی هستند ولی بانک مرکزی خود را ملزم میداند تنها به بانکهایی اعتبار دهد که کارت اعتباری در اختیار مشتریانشان قرار دادهاند. اگر طرح سودآوری وجود داشته باشد و بانک منابع لازم را در اختیار نداشته باشد، باید با نرخهای بالا از بازار بینبانکی تامین مالی شود. اما بانک مرکزی حاضر است منابع خود را صرف خرید کالاهایی کند که اکنون مشتری ندارند. برای رفع این مشکل بهتر بود بانک مرکزی تلاش خود را بر کاهش نرخ سود در بازار بینبانکی متمرکز میکرد؛ کاهش نرخ سود در بازار بینبانکی کمک میکرد همچنان تخصیص منابع توسط بانکها انجام شود و منابع به سمت طرحهایی که بیشترین بازدهی را دارند، هدایت شود.
اجرای طرح انتشار کارت اعتباری -و به طور کلی طرحهایی که بر پایه منابع بانک مرکزی بنا شدهاند- میتواند مشکلاتی را در آینده به صورت افزایش تورم به دنبال داشته باشد. اکنون نرخ سود واقعی در اقتصاد بالاست و به دلیل بالا رفتن هزینه فرصت منابع، مصرف و سرمایهگذاری به شدت کاهش یافته است. با تزریق پول به اقتصاد، نرخ سود کاهش مییابد؛ اما حجم نقدینگی در اقتصاد باقی خواهد ماند و ممکن است به بیثباتی قیمتها منجر شود. نباید از یاد برد که این سیاستهای پولی انبساطی با هدف تحریک تقاضا اجرا میشود و با افزایش تقاضا نهتنها تولید بلکه سطح قیمتها نیز بالا میرود؛ در این صورت بانک مرکزی باید بتواند ثبات قیمتها را تضمین کند. افق اجرای سیاستگذاری پولی باید بلندمدت باشد.
ممکن است برای کاهش نوسانات اقتصادی برخی اقدامات کوتاهمدت انجام شود، ولی در بلندمدت نباید ثبات قیمتها آسیب ببیند. برای تحقق این مهم، بانک مرکزی باید بتواند سیاستهای خود را در بازهای کوتاهمدت خنثی کند. به عبارت دیگر، اگر برای کاهش عمق رکود سیاستهای پولی انبساطی اجرا میکند، بانک مرکزی باید بتواند در آینده با اجرای سیاست پولی انقباضی از افزایش قیمتها جلوگیری کند. در این شرایط بانک مرکزی میتواند با اجرای سیاستهای منعطف به کاهش نوسانات اقتصادی کمک کند. در غیر این صورت، اجرای سیاستهای پولی، خود به منبعی برای نوسانات اقتصادی تبدیل میشوند.