او افزود: این فناوری نو هزینههای مربوط به عملیات بهرهبرداری و نیروی انسانی را کاهش میدهد. وقتی فناوری، جایگزین نیروی انسانی میشود، خطای انسانی کاهش مییابد و در پی آن سود اقتصادی افزایش پیدا میکند، زیرا هزینه نیروی انسانی کمتر خواهد شد و ما شاهد تولید محصولات با کیفیت بالاتر خواهیم بود. علاوه بر آن امنیت شرایط کار هم ارتقا مییابد. در واقع فناوریها جایگزین نیروی انسانی میشوند و بخشی از خسارتهای جانی و حوادث معدنی که برآمده از خطای نیروی است، کاهش پیدا میکند.
یثربی در ادامه به بخش سوم جایگاه معدن در چشمانداز ۱۴۰۴ پرداخت و توضیح داد: سومین بخش، ارتقای سهم معدن و صنایع معدنی در تولید ناخالص ملی است و همچنین اولویت دادن به تامین صنایع داخلی کشور و صادرات مواد معدنی فرآوری شده و علاوه بر اینها استفاده از موقعیت ویژه زمینشناسی ایران و گسترش همکاریهای بینالمللی و جذب دانش و منابع و امکانات داخلی و خارجی برای ایجاد واحدهای فرآوری که همه اینها به تبدیل مواد معدنی به مواد واسطه و مصرفی بینجامد. به گفته وی، اکنون معدن یک درصد از تولید ناخالص داخلی کشور است و معدن و صنایع معدنی در کل ۵ درصد از تولید ناخالص ملی ما را شامل میشود. این ارقام با آنچه در چشمانداز توسعه ۲۰ ساله ایران مطرح شده، فاصله بسیار دارد در حالی که ما زمان زیادی تا سال ۱۴۰۴ نداریم و تنها ۸ سال تا آن باقی مانده است.
یثربی پس از پایان توضیحاتش درباره جایگاه معدن در سند چشمانداز در تکمیل گفتههای خود افزود: بخش معدن به ۳ دلیل در ایران اهمیت دارد، نخست اینکه تامینکننده مواد اولیه برای سایر صنایع از جمله صنعت ساختمان و ساختوساز است. دوم اینکه معدن میتواند بستری برای ایجاد فرصتهای اشتغال باشد و اشتغال همان فاکتوری است که امروز اصلیترین مطالبه مردم به شمار میآید و در نهایت معدن میتواند به خلق توسعه اقتصادی در سطح ملی منجر شود.
وی در توضیح نقش معدن در توسعه اقتصاد ملی به صمت گفت: بیشتر منابع معدنی ایران در مناطق فقیر و دورافتاده قرار دارند در حالیکه یکی از مشکلاتی که اکنون ما در کشور با آن روبهرو هستیم، حاشیهنشینی بهویژه در تهران است که برآمده از نبود فرصتهای شغلی در همان مناطق دورافتاده است و باعث میشود جمعیت بسیاری برای دستیابی به شغل و درآمد به تهران بیایند، در نتیجه ما با راهاندازی یک پروژه معدنی در شهرهای حاشیهای از مهاجرتهای بیرویه به تهران جلوگیری کردهایم و به دنبال آن یک فرد را از اینکه مجبور به مهاجرت و زندگی در فرهنگی متفاوت از فرهنگ خود باشد بازداشتهایم. من در گفتوگو با ساکنان این مناطق حتی دیدهام که حاضرند خودشان زمینی را که برای احداث کارخانه استحصال مورد نیاز است، از داراییهای شخصی تامین کنند تا برای فرزندان آنها فرصتهای اشتغال فراهم شود و از شدت پدیدههایی مانند قاچاق و کولبری در سایر شهرها و حاشیهنشینی در پایتخت کاسته شود، در نتیجه معدن میتواند نقشی را به عنوان خالق توسعه منطقهای ایفا کند و به توزیع متعادلتر ثروت بینجامد.