بزرگترین صادرکننده جهان جمعه هفته گذشته اعلام کرد که صادرات این کشور در سال ۲۰۱۷ معادل ۷/ ۷ درصد و واردات این کشور در همین دوره ۵/ ۵ درصد سقوط کرده است. افت صادرات چین در سال ۲۰۱۶ دومین افت پیاپی سالانه بود و بدترین میزان سقوط از سال ۲۰۰۹ را ثبت کرد. هوانگ سونگ پینگ، سخنگونی گمرگ چین هفته گذشته گفت: «روند ضدجهانی شدن به گونه فزایندهای در حال آشکار شدن است و چین بزرگترین قربانی این روند است. ما از نزدیک به سیاست تجارت خارجی دولت آمریکا پس از ادای سوگند ترامپ در ۲۰ ژانویه توجه خواهیم داشت.»
جنگ تجاری اقتصاد اول، اقتصاد دوم را بیتردید به دردسر خواهد انداخت، ولی خود آمریکاییان هم در این جنگ احتمالی زیان خواهند کرد. بسیاری از اقتصاددانانی که از ترامپ خواستهاند به مواضع ضدچینی خود نگاهی دوباره بیندازد، افرادی هستند که بیش از آنکه نگران اقتصاد چین و جهان باشند، در اضطراب اثرپذیری اقتصاد ایالات متحدهاند.
رابرت لایتزینگر، نامزد دونالد ترامپ برای نمایندگی رئیسجمهور در امور تجارت گفته است: «به نظر واضح میآید که بحران تولید ایالات متحده مربوط به تجارت ما با چین است. برای رفع مشکلی به بزرگی کسری تجاری با چین، مقامهای آمریکا باید آماده باشند که دست کم در سازمان تجارت جهانی، بسیار قاطعانه موضع بگیرند.» هنگامی که چنین افرادی در آمریکا بر سر کار باشند، بعید است که در ۴ سال آینده، مشکلی بر سر راه تجارت دو غول اول جهان پیش نیاید، اما آمریکا هم بیمشکل نخواهد بود.
با فرض اینکه ترامپ در اعمال تعرفههای بالا بر کالاهای چینی هم جدی باشد، اقتصاددانان معتقد نیستند که چنین اقداماتی میتواند کسری تجاری آمریکا را کاهش یا اشتغالزایی در آمریکا را افزایش دهد. مساله این است که در صورت اتخاذ چنین تصمیمی، چین نیز مقابله به مثل میکند و این اقدام، صادرات آمریکایی را گرانتر خواهد کرد. در آن صورت، بسیاری از تولیدکنندگان آمریکایی به جای بازگشت به آمریکا به کشورهای ارزان دیگری چون ویتنام خواهند رفت.
اسوار پراساد میگوید: «چین حتی میتواند بازار خود را برای محصولات آمریکایی محدود کند. در واقع کارهای زیادی هست که چینیها میتوانند انجام دهند.» چین میتواند دسترسی شرکتهای آمریکایی به بازار چین را به انحای مختلف دشوار سازد. اجباری کردن شرکتها به تهیه مجوزهای تازه یا طی کردن رویههای بوروکراتیک در کشوری با دولت متمرکز کار سادهای است. چین همچنین میتواند اعزام دانشجویان چینی به دانشگاههای آمریکا را با مانع روبهرو کند. شمار دانشجویان چینی در دانشگاههای ایالات متحده در سالهای گذشته به شدت افزایش یافته تا حدی که چین به یکی از بازارهای هدف عمده دانشگاههای آمریکا بدل شده است. یا انتخابهای سادهای وجود دارد که میتواند در آمریکا دهها هزار نفر را متاثر کند. تصور کنید کشوری با جمعیت میلیاردی تصمیم بگیرد به جای هواپیماهای «بوئینگ»، «ایرباس» بخرد. این را نیز نباید فراموش کرد که اگر کالاهای چینی در آمریکا گران شوند، بخش عمدهای از جمعیت ایالات متحده تورم را درک خواهند کرد
اگر دو اقتصاد نخست جهان با هم درگیر شوند، بدتر شدن وضعیت اقتصاد جهان نه یک احتمال، یک واقعیت خواهد بود. همین هفته، «مجمع جهانی اقتصاد» در داووس سوئیس شاهد حضور رئیسجمهوری چین و غیبت دونالد ترامپ خواهد بود تا ابهامها بیشتر شود. حضور پررنگ چین به معنای کوشش برای ایفای نقش بیشتر در جهان است و در چنین شرایطی، امتیاز دادن قابل توجه چینیها دور از ذهن است. از آن سو، حضور نیافتن رئیسجمهوری ۴ سال آینده بزرگترین اقتصاد جهان به معنای این است که هنوز هم کمتر کسی میداند ترامپ با سیاست و اقتصاد آمریکا چه خواهد کرد.
ایستادگی چین و ابهامهای آمریکایی، عدم قطعیت را در اقتصاد جهان بیشتر خواهد کرد و اگر دو کشور وارد نزاع تجاری شوند، اقتصاد جهان بدون شک متضرر خواهد شد. برخی اقتصاددانان این نگرانی را مطرح کردهاند که سیاستهای «حمایتگرایانه» ترامپ ممکن است از مرزهای ایالات متحده فراتر رود و در جای جای جهان، همانندسازی شود. نامزدهای تقلید، کشورهایی هستند که احتمال روی کار آمدن دولتهای راست افراطی در آنها وجود دارد.
اقتصاددانان «گلدمن ساکس»، ریاست جمهوری ترامپ را یکی از عوامل ریسک سال ۲۰۱۷ تعریف کردهاند. یان هازیوس، اقتصاددان ارشد این موسسه نامدار جهانی چرخش احتمالی کشورها به سوی سیاستهای حمایت گرایانه در پی جدال تجاری آمریکا و چین را یکی از سه عاملی میداند که میتواند در سال جدید میلادی به در هم شکستن اقتصاد جهان منجر شود.
گزارش از حمیدرضا آریان پور