خانه > اخبار > خطرپذیری؛ ویژگی سرمایه‌گذاران صنعتی

خطرپذیری؛ ویژگی سرمایه‌گذاران صنعتی

فرآیند مدیریت ریسک

مدیریت ریسک باید با یک تحلیل دقیق از ریسک که از جامع‌ترین نقطه‌نظرهای ممکن تعریف شده شروع شود. مدیریت ریسک واحد صنعتی، یک فعالیت مستمر و پویاست. تا زمانی که این نوع مدیریت به عنوان بهترین مدل کاربرد برای اندازه‌گیری و مدیریت انواع ریسک‌هایی که یک سازمان با آنها روبه‌رو است مطرح است، کارهای زیادی برای انجام دادن وجود دارد. در گام نخست باید ریسک یا بحران‌ها شناسایی و تعریف شود؛ به عبارتی باید خطرها قبل از مشکل‌سازی شناسایی شود. در گام دوم باید ریسک‌ها مورد تجزیه و تحلیل و آنالیز قرار گیرد. در گام بعد باید براساس تجزیه و تحلیل‌ها برای ریسک‌های احتمالی در واحد صنعتی تصمیم‌گیری و اولویت‌بندی شود. مرحله بعد برنامه‌ریزی براساس تصمیم‌هاست. سپس کنترل و ارزیابی و بررسی ریسک‌های به وجود آمده انجام می‌شود.  لازم نیست هر واحد صنعتی واحد مدیریت بحران داشته باشد بلکه باید هر مدیر صنعتی خود یک مدیر ریسک باشد؛‌ نکته‌ای که شاید بسیاری از مدیران بنگاه‌های صنعتی از آن غافل هستند یا آنقدر مسائل مدیریتی را واگذار می‌کنند یا درگیر مسائل بیرونی می‌شوند که از وضع موجود کارگاه و کارخانه خود غافل می‌شوند و درنهایت تمامی مشکلات و معضلات را به مسائل اقتصادی ربط می‌دهند. به عنوان نمونه تعطیلی واحدهای تولیدی لوازم خانگی در شرایطی که همه کارشناسان از مشکلات کسب‌وکار می‌گویند و مدام از بروزرسانی دستگاه‌ها و ماشین‌آلات، تغییر شیوه تولید و بالا بردن کیفیت حرف می‌زنند، جای تعجب ندارد. آن هم زمانی که واردات لوازم خانگی بر انبار تولیدات داخلی سایه افکنده است. یک مدیر صنعتی در این شرایط با ریسک‌های ملموسی در ارتباط است که باید راه‌حل‌ها و تصمیم‌های نهایی را اتخاذ کند. زمانی که چندین کارخانه لوازم خانگی تعطیل می‌شود یعنی بحران در این صنف بالا گرفته است. این زنگ خطری برای دیگر واحدهایی است که تولید تکراری دارند، سطح کیفی مناسبی ندارند، بدهی‌ها و مشکلات مالی بالایی دارند و درنهایت باید بحران را از سر بگذرانند.

روش‌های مدیریت ریسک

وقتی ریسک‌ها شناسایی و ارزیابی شد، می‌توانیم با ۴ روش انتقال ریسک، اجتناب از ریسک، کاهش ریسک و پذیرش ریسک به دنبال راهکار باشیم.
ـ انتقال ریسک یا استراتژی انتقال به معنی این است که بخش دیگری، ریسک یا تبعات ریسک را قبول کند. به طور معمول این روش از طریق بستن قرارداد یا اقدامات احتیاطی قابل اجراست. به عنوان نمونه یک مدیر صنعتی یا پیمانکار پروژه بعد از انجام فرآیندهای مدیریت ریسک و تصمیم‌گیری نهایی به این نتیجه می‌رسد که قسمتی از پروژه با ریسک احتمالی همراه است. مدیریت صنعتی می‌تواند پروژه را واگذار کند یا از طریق قرارداد با شرکای دیگر تبعات ریسک را برای خود به حداقل رساند. به عنوان نمونه یک واحد تولید لوازم خانگی می‌تواند بعد از بررسی شرایط بحرانی کسب و کار، شرکای خاص خارجی برای خود انتخاب کند یا در مسیر تولید مشترک قرار گیرد تا ضمن بالا رفتن کیفیت محصولات‌اش کارخانه را نیز حفظ کند. ـ اجتناب از ریسک یا استراتژی اجتناب یعنی انجام ندادن فعالیتی که باعث ریسک می‌شود. به عنوان نمونه، ممکن است که یک دارایی خریداری یا از ورود به یک کسب‌وکار چشم‌پوشی شود تا از مشکلات و دردسرهای آنها بتوان اجتناب کرد. همان واحد تولیدی لوازم خانگی را در نظر بگیرید؛ مدیر کارخانه می‌تواند میزان تولید اسمی خود را کاهش دهد یا تعداد اقلام تولیدی‌اش را به چند قلم برساند. به جای آن سطح کیفی محصولات خود را ارتقا بخشد یا اینکه کارخانه را به سرمایه‌گذاران بخش خصوصی بسپارد. ـ کاهش ریسک یا استراتژی کاهش یعنی بکارگیری شیوه‌هایی که باعث کاهش شدت زیان می‌شود. به عنوان نمونه مدیر همان واحد تولیدی لوازم خانگی می‌تواند محصولات خود را با یک نشان(برند) خارجی تولید و عرضه کند یا واحد تحقیق و توسعه خود را گسترش دهد. به موازات آن به دنبال جذب سرمایه و نقدینگی باشد. گرفتن شرکای خارجی می‌تواند کمک موثری برای خروج از بحران ورشکستگی باشد که به طور حتم دامن دیگر تولیدکنندگان لوازم خانگی را خواهد گرفت. ـ پذیرش ریسک یا استراتژی پذیرش یعنی قبول زیان وقتی رخ می‌دهد. ممکن است کارخانه تولید لوازم خانگی با بحران مواجه شود. انکار ریسک مشکل است. در اینجا باید راه‌حل‌های احتمالی را پیش‌بینی کرد. برای نمونه اگر آن مدیر کارخانه بدهکار ارزی شده باید راه‌حل احتمالی رفع این بدهکاری را نیز پیش‌بینی کند.

همچنین ببینید

مدیریت ریسک، محور جدید نظارت بر بانک ها

بانک مرکزی با ابلاغ استانداردهای بین المللی «بال ۲ » به شبکه بانکی، گامی برای ...

[show-logos orderby='none' category='brand' activeurl='new' style='hgrayscale' interface='hcarousel' tooltip='true' description='false' limit='0' img='100']