بدون تردید شما تا به امروز چیزی درباره جیسون مازری یا افراد مشابه او نشنیدهاید؛ یک متخصص طراح با گل رس در کارخانه خودروسازی فورد و البته بسته به اینکه حرفه و تخصص وی به چه صورتی تکامل یافته و او چه حوزه یا پروژههایی را برای ادامه کار خود انتخاب خواهد کرد، شاید چند سال دیگر طول بکشد تا بار دیگر چیزی درباره وی بشنوید.
به طور کلی، بسیاری از افرادی که در بخشهای طراحی کارخانههای خودروسازی مشغول بهکار هستند، جزو متخصصانی به شمار میروند که کارهای بزرگ و ماندگاری در این شرکتها انجام داده و میدهند اما هرگز چهرههای شناخته شدهای نزد عموم مردم نبوده و نیستند. افرادی مانند جیسون مازری یا جری مالینفسکی که در ادامه راجع به او بیشتر خواهید خواند.
ملاقات امروز ما با مازری به دلیل آن است که به کارگماشتن او در واقع نشاندهنده کسب یک پیروزی بزرگ در مبارزات صنایع خودروسازی دیترویت برای کشف و جذب استعدادهای برتر و نخبگانی است که قابلیتهای ذاتی بسیاری در فعالیتهای مرتبط با صنعت خودرو دارند.
دستاورد صنعت خودروی دیترویت از آن جهت یک پیروزی بزرگ محسوب میشود که سایر صنایع فعال در دیگر مراکز فناوری و طراحی ـ نظیر الکترونیک، بازی، سرگرمی و… ـ بیشتر نمونههای مشابه افراد ماهر و خلاقی که به شکل سنتی روانه دیترویت میشوند را از مسیرهای اصلی و گرایشهای حرفهایشان که به مراتب کارآیی بیشتری در آنها دارند، منحرف کرده و استعداد آنها را به بیراهه سوق میدهند.
باید این نکته مهم را نیز مدنظر قرار داد که ۲مورد از دشوارترین مشاغل و تخصصهای مربوط به صنعت خودروسازی که پیدا کردن افراد جایگزین و جانشین برای آنها در دیترویت بسیار سخت و دشوار است، مهندسان با تخصص بالا و طراحان حرفهای و مستعد خودرو هستند و از این زاویه نیز جذب مازری یک پیروزی قابلتوجه برای فورد به شمار میرود.
اما ورود جیسون مازری به حیطه تخصصی کنونی خود یعنی طراحی اتومبیل از نگاه خود او داستان دیگری دارد. طراحی خودرو، حرفهای بود که جیسون رویای آن را از ۵ سالگی و از زمانی که کودک خیالپردازی بیش نبود، در سر داشت و از همان سالها و حتی پیش از آنکه وارد دبستان شود، سودای این حرفه را در سر میپروراند. برای او اما این تنها یک رویا نبود و از همان کودکی تصمیم خود را گرفت که در آینده طراح حرفهای اتومبیل شود.