تشکلها در تمام دنیا به اقدامات کارشناسی شده همچون نقد از عملکرد دولت میپردازند. این موضوع درحالی است که دبیرخانه صنعت، معدن و تجارت تهران به «تعادل» میگوید: با توجه به اینکه ۸۰ درصد اقتصاد دولتی است، تشکلها در کشور با دو مشکل مواجه هستند و آن این است که اگر قرار باشد از عملکرد دولت در بخش اقتصادی نقدی انجام شود، این نقد به عنوان یک نقد سیاسی قلمداد میشود پس نقد در بخشهای اقتصادی خود به خود رنگ و لعاب سیاسی میگیرد.
نغمه تخشا درباره میزان عملکرد تشکلهای ایرانی معتقد است: «قبل از اینکه تشکلی عملکرد دولت را نقد کند باید عملکرد خودش را مورد نقد قراردهد؛ چراکه متاسفانه تشکلها زبان یکپارچه و مشترکی برای بیان نظرات ندارند.» در ادامه ماحصل گفتوگوی ما را با این فعال تشکلی میخوانید.
همه ساله شاهد برگزاری جشنوارهها و همایشهای مختلف از سوی نمایندگان بخش خصوصی هستیم. برگزاری این همایشها از سوی تشکلها چقدر هدفمند و برای اعضای بخش تشکلگرایی سودآوری داشته است؟ در حقیقت بحثهایی که به عنوان چالش بخش خصوصی در این همایشها مطرح میشود تا به امروز چقدر جنبه عملیاتی و کارآیی پیدا کرده است؟
در پاسخ به این پرسش باید گفت که برگزاری این نوع همایشها و نشستهای متعدد از سوی فعالان تشکلی دو بعد دارد. بعد اول در برگزاری این نوع نشستها به لابیگری اعضای هیات رییسه نهادهای تشکلی با نهادهای دولتی بازمیگردد. درحقیقت جنبه این نوع نشستها بیشتر گردهمایی اعضای هیات رییسه تشکلها با مسوولان دولتی است. بهواقع اعضای هیات رییسه نهادهای تشکلی برنامههای درنظرگرفته خود را با مسوولان دولتی به اشتراک میگذارند. اما بعد دوم درباره برگزاری این نوع همایش و جشنوارهها به روزهای قبل از برگزاری باز میگردد. درحقیقت هدف اصلی درباره برگزاری این نوع همایش و جشنواره این است که مسوولان تشکلی وضعیت اعضایشان را مورد ارزیابی قرار میدهند. بهواقع قبل از برگزاری اینچنین جشنوارههایی اعضای هیات رییسه تشکلهای مختلفی همچون خانه صنعت، معدن و تجارت به ارزیابی میزان عملکرد اعضای زیرمجموعه خود میپردازند. یعنی میزان بهرهوری بنگاههای مختلف صنعتی، معدنی و همچنین فعالیت تشکلی خودشان را مورد ارزیابی قرار میدهند تا عملکرد آنها را در مقایسه با سالهای گذشته بررسی کنند. در این زمینه لازم است که به مثال سادهیی اشاره کنم، این نوع ارزیابی اعضای هیات رییسه تشکلها همانند امتحان گرفتن میمانند. امتحانی که در نهایت منجر به ارزیابی میزان عملکرد آن نهاد (مدرسه یا دیگر نهادهای تشکلی) و اعضای زیرمجموعهاش میشود. در حقیقت این جشنوارهها شبیه برگزاری امتحانی است که فعالان تشکلی بار دیگر میزان عملکردشان را از ابتدا مورد بررسی قرار دهند و اگر مشکلی در حین فعالیتشان مشاهده شود بار دیگر مورد بررسی قرار میدهند تا با رفع آن مشکل بتوانند با پویایی بیشتری برای اعضاشان به خدماتدهی بپردازند. به عبارت دیگر برگزاری این نوع همایش و جشنوارهها میتواند مسابقهیی باشد تا انجمنها، اتحادیهها و دیگر تشکلها به محض برخورد با مشکلی راهحلهای سریع و کوتاهی را برای رفع چالشها برگزینند.
باتوجه به اینکه تشکلها واسط میان دولت و مردم هستند. حال با برگزاری این نشستها، فعالان تشکلی به چه برنامههای مفید و کارا دست یافتند؟ در حقیقت ماحصل این نشستها به ارائه برنامههای تازه برای صنعتگران و دولتمردان ختم شده است؟
در سوالتان به این موضوع اشاره کردهاید که تشکلها واسطه میان مردم و دولت به حساب میآیند، به عقیده بنده تشکلها یک نقش فراگیر دیگری هم دارند آن این است که تشکلها حلقه اتصال یک بخش از تولید هستند. مثلا انجمن صنایع غذایی حلقه اتصال تمام اعضای خودش است. به عبارت دیگر این تشکلها یک نقشی در مقابل اعضای خود دارند و یک نقش دیگر در قبال تشکلهای بالادستی که همان خانههای صنعت، معدن و تجارت است، باید نقشهایی را ایفا کنند. اما به عقیده بنده تشکلها یک سری وظایف در قبال اعضای خود دارند و یک سری وظایف دیگر در قبال دولت دارند. مهمترین مسوولیتی که یک تشکل برعهده دارد این است که راهنماییکننده برنامهریزیهای دولتی باشد. یعنی تشکل باید نیازهای بخش خصوصی و اعضایش را در کنار دولت مطرح کند و برای برنامههای که ارائه میدهد، ضمانت اجرایی داشته باشد. درحقیقت تشکلها باید راهکارهای لازم را برای رفع چالشهای موجود مطرح کنند. به ارائه برنامههای نو و تازه بپردازد. به واقع یک تشکل باید اقدامهایی و برنامههایی را که برای سالهای آینده مدنظر دارد را اولویتبندی کند و براساس این نوع اولویتها اقدامهای لازم را برای رفع چالشهای موجود در آن تشکل به کار گیرد.