باغ کوزه
آب به اندازه کافی روی زمین هست، اما آب شور دریاها و اقیانوسها که همه آبزیان با این شوری بالا انس گرفته و هر روز فربهتر میشوند، به قولی زمین مثل بدن انسان این اشرف مخلوقات است، اما زمین ۷۰ درصدش آب است، آبی که در اقیانوسها زنده و پابرجا مانده، دریاچهها و نهرها و رودخانهها بیشتر با آب زیرزمینی در ارتباط هستند، بدون آب کرهزمین رو به نابودی میرود، با سرعت و بدون فوت وقت.در این میان به مصلحت و حکمت خداوندی، فقط آبهای زیرزمینی و به اصطلاح شیرین زندگی انسان و حیوان را میسازد، ایرانیان از گذشتههای دور برای دسترسی به آب شیرین با زحمت فراوان این مانده عظیم طبیعی را با عبور از راههای پرپیچ و خم به روی زمین میآوردند تا به مصرف همه مردم برسد، این کانالهای زیرزمینی با نام «قنات» مردم روستاهای جنوب و کویری را مهمان کرده و مردم این مناطق از همان زمان قدرش را میدانستند، آبیاری قطرهای نیز از ابداعات بزرگ ایرانیان است و این دانش از هزاران سال قبل در خدمت کشاورزان و زارعان این سرزمین بوده است، طریقه کار برای آبیاری قطرهای را در منطقه یزد (کویر) دنبال میکنیم، در روزها و سالهای کمآبی بهویژه در کویر و لزوم آبرسانی به درخت و گیاهان کوچکتر و حتی سبزیکاریها، بخش به بخش کوزههایی را تا گردن و در فاصلههای معین در خاک قرار میدادند و سپس این کوزهها را با آب پر میکردند، گرمای درونی خاک باعث تراوش آب از بیرون سفالهای خام شده و آب درون کوزهها مکیده و این قطرهقطرهها باعث شادابی و طراوت ریشه گیاهان میشده است که بعدها همین نوع آبیاری توسط کشورهای مرتبط با ایران مورد تقلید و استفاده قرار گرفت، درست به گونه هدایت آب از زیرزمین بهوسیله قناتها که به روی زمین میرسید، درباره قناتها در تاریخ آب و آبیاری جهانی آمده که چینیها بعد از دو قرن و اندی، ساخت و استفاده از قنات را از ایرانیها آموختند و به کار بردند، آب گوارا و شیرینی که به گفته پدرانمان خستگی و بیماری و کسالت را از تن انسان بیرون میکرد، اما درباره کولها یا کوزههای سفالین بد نیست بدانیم این کوزهها، از دیگر عواملی بوده که حتی با خروج قطرههای آب از کوزهها با جذب نمکهای احتمالی و تهنشین کردن آب، آب شور را شیرین میکردهاند.
بی گدار به آب نزنیم
برای باور کردن اینکه آب و آبیاری و استفاده از آب در دیروز و امروز ایران تا چه اندازه اهمیت داشته و دارد، باید به این هم اشاره کنیم که از معروفترین قناتهای ایران، بهویژه ژرفترینها باید از قنات یزد نام برد که ۱۰۰ کیلومتر طول دارد و قنات مشهور گناباد که ۲۵۰۰ سال تاریخ ایران را تجربه کرده است، با هدایت آب به ۲ هزار هکتار زمین کشاورزی و قنات اکبرآباد واقع در فسا که باز هم قدیمیترینهای آبرسانی شهری و روستایی بوده است، همچنین قنات معروف و بزرگ اراک به نام «اکبرآباد» و در همین مسیر از جمله قنات معروف قنات اردستان است که ۸ قرن تاریخ را در خود حفظ کرده است. همانگونه که میدانیم قنات در طی طریق و راههای رفته از چاههایی بهره میبرد که دسترسی برای تعمیرات و لایروبی را در میانههای مسیر امکانپذیر میکند که برای مثال میتوان چاههای مسیر قنات شهر قدیم کیش را به بیش از ۲۰۰ مورد به تماشا نشست. فاصله این چاهها به حدود ۱۶ تا ۱۸ متر میرسید، اما سطح زیرین قناتها و سقف کانالها هم از اهمیت ویژهای برخوردار بوده است که از هدر رفتن و تبخیر آب جلوگیری کند و اینگونه آب با زحمات شبانهروزی در اختیار مردم شهرها و روستاها قرار میگرفت که قدر دانستند و تغییر لولههای فلزی و پلاستیک در شهرهای امروزی و از جمله تهران و آمدن آب از طریق لولهها به حمام و آشپزخانه و دیگر بخشهای خانه باغها، خانهها و آپارتمانها باعث شد تا آن زحمات به فراموشی سپرده شده و انسان امروزی تهرانی و شیرازی و کرمانی و… به اصطلاح بیگدار به آب بزند و زمین آسفالت خیابان را با این آب تصفیهشده بشوید و به امروز برسد که با ترس از فردای خطر بیآبی تن همهمان بلرزد و به تشویش درآییم و تماشاگر دیگرانی باشیم که هنوز به باورشان نمیآید ما در نقطه قرمز جهانی از نظر آب و آبیاری قرار داریم، نقطهای که باید بترسیم.