خودتنظیمی بازار نفت
با نگاهی به گذشته میتوان دریافت که سیاستهای عربستان و ایران بهعنوان دو قطب بزرگ ژئواستراتژیک و ژئواکونومیک منطقه، همواره سیاستی تقابلی بوده که امید بهبودی وضعیت دیپلماتیک این دو را مشکل کرده است. اما این دو کشور دارنده ذخایر بزرگ انرژی جهان با سیاستهای تقابلی که بیشتر از طرف عربستان است، نهتنها بر امنیت سرمایهگذاری و سیاسی خاورمیانه اثر سو داشته گاه سمتوسوی بازار نفت را به نفع بازیگردانان بزرگ جهان به چرخش درآورده است. گفته میشود عربستان با دیدگاه افزایش تولید و کاهش قیمت سعی داشت قدرت رقیب تازه از راه رسیده خود شل را کاهش داده و رقیب را از بازارهای خود دور نگه دارد و مانع از رشد سریع تولید نفت توسط آن بهدلیل کاهش قیمتها شود. اما این در حالی است که عربستان با برآورد قیمت تمامشده نفت در آبهای عمیق این سیاست را در پیش گرفت تا بتواند علاوه بر امریکا، رقیب خود روسیه را نیز که بهدلیل تحریمها در بحران اقتصادی دست و پا میزد بایکوت کند که در دو سال اخیر نهتنها این سیاست منجر به کاهش تولید این دو نشد بلکه امریکا با استفاده از ابزار فناوری توانست فاصله بین میزان سرمایهگذاری و قیمت نفت را پوشش دهد.
همچنین روسیه نیز برای برونرفت از بحران اقتصادی که این کشور را ملزم به افزایش تولید میکرد نیز دوشا دوش عربستان به افزایش تولید پرداخت.
به نظر میرسد گرچه سیاستهای عربستان همواره در تقابل با ایران بوده اما توانسته با سیاست خودتنظیمی بازار از میزان کاهش قدرت اوپک در تنظیم بازار بکاهد. گرچه بیتردید سیاست عربستان در مقابل ایران مغرضانه به نظر میرسد اما در ظاهر عربستان این سیاست را با توجه به پیشینهای که از کاهش تولید اوپک به دلیل کاهش قیمتها در دهه ۸۰ میلادی رخ داده بود دنبال کرده است؛ فریدون برگشلی تحلیلگر انرژی در گفتوگو با صمت اظهار کرده بود که با تجربه پیشین اوپک در زمینه کاهش تولید این سازمان تا زمانی که عزم واقعی برای کاهش تولید جهانی وجود نداشته باشد نباید پیشگام این مسئله باشد. خودتنظیمی بازار نفت بدون کاهش تولید، نشان میدهد سیاستهای کشورها باید به سمت جهانی شدن سوق داده شود.
منبع: گسترش صمت