به نظر میرسد دیپلماسی اقتصادی با کشورهای همسایه و منطقه در اولویت بالایی باشد که تمام کشورهای توسعهیافته معمولاً سهم عمدهای از بدهبستانهای اقتصادیشان با همسایگان دارند.
رضا طهماسبی: داستان معروفی در بین مردم از نفوذ اقتصادی ژاپنیها در آمریکا وجود دارد که در پاسخ به عدم واکنش ژاپنیها به آمریکا عنوان میکند همین که تلفن روی میز رئیسجمهور آمریکا پاناسونیک است، کافی است. پرواضح است که این روایت رنگی از واقعیت ندارد و از زمانی که هربرت هوور، سیویکمین رئیسجمهور آمریکا، به عنوان نخستین رئیس کاخ سفید که تلفن روی میز خودش دید تا به همین امروز چه سیستم مورد استفاده و چه دستگاههای تلفن آمریکایی بوده است؛ در سال ۱۹۳۰ یک تلفن وسترنالکتریک ۱۰۲ و در سال ۲۰۱۶ تلفنهای لوسنت، سیسکو و آوایا. اما این همه ماجرا نیست. چندین دهه است که در تجارت بین این دو کشور، سهم ژاپنیها تقریباً دو برابر آمریکاییهاست. برای نمونه در سال ۲۰۱۵ آمریکا حدود ۶۲ میلیارد دلار کالا به ژاپن فرستاده و در مقابل ۱۳۱ میلیارد دلار کالا وارد کرده است.
نمونه احتمالاً جالب توجه دیگر ویتنام است که نزدیک به ۲۰ سال گرفتار جنگ سختی بود که یکطرف آن نیروهای آمریکایی یا ویتنامیهای تحت حمایت آمریکا بودند. جنگ خونین و دلخراشی که به هر دو کشور زیانهای جانی و مالی بسیاری وارد کرد و باعث کشته شدن سه میلیون ویتنامی و ۵۸ هزار آمریکایی شد. با این همه اکنون آمریکا مهمترین مقصد صادراتی ویتنام است. ویتنامیها در سال ۲۰۱۵ بیش از ۳۸ میلیارد دلار کالا به آمریکا فروختهاند و در مقابل وارداتشان از آمریکا هفت میلیارد دلار بوده است. نزدیک به ۳۰ درصد از کل صادرات ویتنام راهی بازار ایالات متحده میشود. البته این روابط به معنای این نیست که جمهوری سوسیالیستی ویتنام و ایالات متحده آمریکا هیچ تنش و اختلافی ندارند، که مساله حقوق بشر در ویتنام محل اختلاف است، اما سرعت بازسازی روابط متشنج دو کشور قابل ملاحظه است. حالا ویتنامیهایی که در میدان نبرد آمریکا را شکست دادند در زمین اقتصاد هم خوب بازی میکنند و با صادراتی بیش از چهار برابر واردات، تراز تجاری خود را مثبت و بالا نگهداشتهاند.
شاید این دو نمونه از شکلگیری و بهبود روابط بین دو کشور متخاصم را بتوان نمادی از توفیق دیپلماسی در عرصه سیاست برشمرد. دیپلماسی اقتصادی که اقتصاد و روابط خارجی را به خدمت اقتصاد درمیآورد. زمانی که مقامات سیاسی میدانند برای باثبات نگهداشتن روابط سیاسی توسعه مراودات اقتصادی بهترین ابزار است، ابزاری که با برآورده کردن انتفاع هر دو طرف راه را برای ایجاد تنشهای سیاسی بعدی بسیار ناهموار و حتی مسدود میکند. اما سیاست خارجی یک کشور چه راههایی برای بهبود روابط اقتصادی با دیگر کشورها در پیش رو دارد و چگونه میتواند در این مسیر به پیش رود؟