صنایعدستی، به مجموعهای از هنرها و صنایع گفته میشود که محصول آنها به طور عمده با استفاده از مواد اولیه بومی، به کمک دست و ابزار دستی ساخته میشود. در هر یک از فرآوردههای این صنایع، ذوق هنری و خلاقیت فکری صنعتگر سازنده،
به گونهای تجلی مییابد و همین عامل، وجه تمایز اصلی این گونه محصولها از مصنوعات مشابه ماشینی و کارخانهای است. صنایعدستی، حاصل روح ملتها و دستاورد هنرهای آموخته از نسلی به نسل دیگر است. بنابراین صنایعدستی تنها کالایی برای مبادله نیست، بلکه خصوصیات فرهنگی و ویژگیهای قومی، از طریق این کالا مبادله میشود و نوعی ارتباط فرهنگی در میان جامعهها پدید میآورد. اکنون درآمد حاصل از صنایعدستی ایران حدود ۵ درصد از تولید ناخالص داخلی را تشکیل میدهد و حدود ۱۲ تا ۱۴ میلیون نفر به طور مستقیم و غیرمستقیم در حوزه صنایعدستی فعالیت میکنند. به گفته کارشناسان صنایع دستی سالانه ۴۵۰ تا ۵۰۰ میلیون دلار از صادرات صنایعدستی ارزآوری داریم این در حالی است که به عقیده برخی از فعالان صنایعدستی این صنعت میتواند رقیب جدی برای نفت در اقتصاد و تجارت کشور به شمار رود.
نشانگر تاریخ و فرهنگ هر کشور
صنایعدستی از صنایعی است که باید دارای کاربرد روزمره باشد و از نظر زیبایی شناسی نیز ظاهری زیبا داشته باشد. همچنین صنایعدستی ریشه در فرهنگ و تاریخ هر جامعهای دارد.
بهمن نامورمطلق، معاون صنایعدستی سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری به صمت میگوید: صنایعدستی از چند جنبه قابل تعریف است. از نظر فنی صنایعدستی، صنعتی است که دست انسان در تولید آن نقش اساسی دارد و در غیراین صورت محصولات تولیدی در زمره صنایعدستی به شمار نمیروند. برخی نیز میگویند نقش دست انسان باید ۴۰ تا ۵۰ درصد باشد.
او میافزاید: از نظر برخی تعریف صنایعدستی از دیدگاه فرهنگی هویت فرهنگی هر کشور بوده و ریشه در تجربیات صنعتی آن کشور دارد، به همین دلیل زیبایی شناسی مردم هر کشوری در صنایعدستی آن متجلی شده است، صنایعدستی تجربه زیبایی شناسی و صنعتی هر کشوری است. این نشانه شناس عنوان میکند: در دوران گذشته تفاوتی میان زیبایی شناسی و کاربرد وجود نداشت و هر محصول کاربردی، زیبایی نیز داشت و جلوههای هنری در محصولات صنعتی قابل مشاهده بود اما در دوران مدرن زیبایی شناسی از کاربرد جدا میشود. به طور کلی میتوان گفت صنایعدستی عصاره تجربه فنی و زیبایی شناسی هر جامعهای به شمار میرود. جامعهای که صنایعدستی خود را از دست بدهد تجربیات خود در گذشته و هویت صنعتی و هنری خود را نیز از دست میدهد. او اضافه میکند: این عوامل نشانگر آن هستند که صنایعدستی گذشته، قدمت و اصالتی را برای هر جامعهای میتواند به نمایش بگذارد. نامور مطلق درباره تاثیر صنایعدستی در اقتصاد ایران اظهار میکند: تاثیرگذاری صنایعدستی در اقتصاد و تجارت هرکشور بستگی به آن جامعه دارد. جوامع میتوانند با حمایت، برنامهریزی، ساختارسازی و گفتمانسازی از صنایعدستی سهم قابل توجهی را به صنایعدستی اختصاص دهد. در مقابل جامعه میتواند با بیتوجهی، بیمهری و جدی نگرفتن صنایعدستی موجب شود که نقش صنایعدستی در اقتصاد بسیار کمرنگ شود. او در ادامه میگوید: کشورهایی که فاقد صنایعدستی هستند مانند آلمان و فرانسه در گذشته صنایعدستی خوب و زیبایی داشتند اما به دلیل بیتوجهی آن را از دست دادند و صنایع سنگین را به مرور زمان جایگزین صنایعدستی خود کردند. سهم صنایعدستی در اقتصاد به این بستگی دارد که مسئولان و مردم بخواهند چه سهمی را به آن اختصاص دهند.