متاسفانه کاهش نرخ سرمایهگذاری در کشور اتفاق بدی بود که در دوران احمدینژاد رخ داد. در آن زمان به دلیل افزایش نرخ نفت در بازار جهانی و افزایش صادرات نفت و مشتقات آن ما شاهد بیتوجهی در زمینه دیگر عرصهها و کالاهای غیرنفتی بودیم.
همین این موضوع نیز باعث شد که نرخ سرمایهگذاری مطابق با درآمدهای کشور نباشد و به عبارت دیگر ما شاهد ریزش سرمایهگذار در کالاهای غیرنفتی باشیم. درواقع اگر ما نرخ رشد سرمایهگذاری را در سرمایههای ثابت درنظر بگیریم ما شاهد این خواهیم بود که کشور از این محل آسیبهای فراوانی را دیده و به عبارت دیگر، سرمایهگذاریها در بخش تامین زیرساختها کاهش چشمگیری داشته است. درواقع توجه به صادرات نفت و عدم توجه به سرمایههای اجتماعی و کالاهای غیرنفتی منجربه آن شد که شغلهای غیر مولد برای ما ایجاد شود؛ این موضوع درحالی است که در دولت روحانی ما شاهد تغییر نگردش در بخشهای اقتصادی هستیم و از سوی دیگر نیز بندهای سیاست نامه اقتصاد مقاومتی نیز در این دولت درحال پیگیری و عملیاتی است. درواقع عقیده دولت براساس واقعیتهای روز و درآمدهای موجود است که در این باره ما شاهد چرخش بخش اقتصاد و رونق تولید هستیم. درحال حاضر ما شاهد بارقههای امید در کشور هستیم و همین موضوع نیز منجر به کلید خوردن سرمایهگذاریها در کشور خواهد شد. خوشبختانه رفع تحریمهای بینالمللی بازگشت امید به کشور را برایمان رقم زد و این موضوع نیز تا حدودی منجربه افزایش اعتماد عمومی شد. حال با رقم خوردن مذاکرات بینالمللی و رفع معضلاتی همچون تحریمها گام مثبتی در صحنههای اقتصادی ایجاد شده و در این بازه زمانی نیز ما شاهد برخی جنب و جوشها هستیم. حال برخی میگویند که دولتمردان چقدر از این جنبه و جوشها در رشد و بهبود بخش اقتصاد و همچنین فضای کسب و کار بهرهبرداری خواهند کرد؟ در پاسخ به این پرسش باید گفت که در این باره و بهرهگیری از موقعیت زمانی باید به برخوردهای ثانویه توجه داشت.
منظور شما از برخوردهای ثانویه چیست؟
درواقع، برخوردهای ثانویه به رفتارهای دولتمردان گفته میشود که متاسفانه این برخوردهای همپای رونق به وجود آمده و جو روانی درباره رقم خوردن دوران برجام نبود. در واقع، دستگاههای اجرای کشور در این باره با یک سری ناهماهنگیها مواجه شدند که این موضوع با روح برجام سازگاری نداشت. درواقع اگر همکاری سایر قوا با هماهنگی دستگاههای بخش خصوصی امکان پذیر میشد، قطعا ما در طول یک سال گذشته شاهد نتایج بهتری در بخش اقتصادی و فضای کسب و کار بودیم. به عنوان مثال طی چند روز اخیر ما شاهد قرارداد رنو با صنعت خودروی کشومان بودیم برخی در این باره به اظهارنظرهای منفیگرایانه میپردازند؛ این موضوع درحالی است که عدهیی در زمینه عقد چنین تفاهمنامههای اظهار نگرانی دارند و میگویند صنعت خودرو صنعت شکست خوردهیی است اما به عقیده بنده خودرو جز صنایع بزرگ کشور محسوب میشود و برای آن هم باید برنامهریزی و تلاش کرد تا این صنعت نیز در منطقه حرفی برای گفتن داشته باشد.