پرسشهای ماشینآلات و پاسخها
هشداردهندهترین سناریو در این زمینه آن است که هوش مصنوعی سرکشی کرده و به یکباره تبدیل به موجودی شیطانی شود همانگونه که در تعداد بیشماری از فیلمهای علمی ـ تخیلی مشاهده کردهایم. این بیانی مدرن از یک ترس قدیمی است، شاید به موجودی ترسناک مانند «فرانکنشتاین» (سال ۱۸۱۸میلادی) و حتی فراتر از آن بازمیگردد. با این همه اگرچه مقوله هوش مصنوعی و سیستمهای مجهز به آن موضوعهایی بسیار جالب توجه هستند اما آنها فقط میتوانند وظایفی را که به آنها محول میشود، انجام دهند. «نگرانی درباره این موضوع شبیه نگرانی درباره ازدیاد جمعیت در سیاره مریخ است پیش از آنکه حتی استعمارگران (و انسانها) پا بر آن سیاره سرخ گذاشته باشند. »این جملات دیدگاه پژوهشگر حوزه هوش مصنوعی، «اندرو انجی» درباره وضعیت کنونی این حوزه است البته این ترس و هراس پیشینهای طولانی دارد. هراس درباره «بیکاری ناشی از رشد فناوری» ابتدا در دهه ۱۹۶۰ میلادی شکل گرفت (هنگامی که نخستین کامپیوترها و رباتها در برخی شرکتها نصب و راهاندازی شد) و سپس در دهه ۱۹۸۰ میلادی و همزمان با دورهای که رایانههای شخصی روی میزهای تحریر فرود آمدند، بار دیگر قوت گرفت و در هر مرتبه، اینچنین به نظر رسید که حجم انبوهی از مشاغل مربوط به کارگران ماهر به واسطه اتوماسیون سیستمهای کاری از بین رفته و نیرویانسانی و کارگران شاغل در این بخشها به جمع بیکاران پیوستند. در واقع در هر یک از این مقاطع رشد فناوریها درنهایت، بسیار بیشتر از موقعیتهای شغلی که نابود کرده بودند، فرصتهای تازه شغلی خلق کردند چراکه به موازات اشاعه اتوماسیون در سطح جهان، میزان تقاضا برای نیروی کار انسانها به منظور انجام فعالیتها و مشاغل مشابه یا مرتبط با شغلهای پیشین که فقط از عهده انسانها برمیآمد، رشدی فزاینده پیدا کرد. برای مثال با گسترش استفاده از دستگاههای خودپرداز ATM در بسیاری از بانکها هرچند موقعیتهای شغلی بسیاری از افراد که به عنوان صندوقدار در بانکها مشغول به کار بودند از بین رفت اما در عین حال هزینههای مربوط به افتتاح شعب بانکی نیز کاهش زیادی یافت و افتتاح شعب جدید بانکها به معنی استخدام تعداد بیشتری از نیروی کار انسانی بود و مشابه این اتفاق نیز به دنبال توسعه حوزه تجارت الکترونیکی رخ داد زیرا در مجموع، گسترش این حوزه موجب افزایش نرخ اشتغال در حوزه پرمخاطب خردهفروشی شد.