در این شرایط مدیران بانکها تا چه میزان در راستای اصلاح ساختار بانکها میتوانند موثر عمل کنند؟
معتقدم مدیران بانکها نقش ویژهای را در این زمینه میتوانند ایفا کنند. همانطور که اشاره کردم باید صلاحیت مدیران بانکی احراز شود تا افراد بر اساس تخصص و شایستگی بهعنوان مدیر بانک انتخاب شوند. از طرف دیگر اگر مدیری تخلف کرد باید با جدیت با آن فرد برخورد شود. نهاد ناظر به هیچ عنوان نباید در این زمینه اغماض داشته باشد. در همین زمینه بنده کتابی را با عنوان «۸۰۰ سوالی که شرکتها باید پاسخ دهند» که توسط یک سازمان معتبر حسابرسی دنیا منتشر شده است، ترجمه کردهام. در این کتاب ۸۰۰ سوال مطرح شده است که یک مدیر باید به حسابرس پاسخ دهد. اگر مدیری به هر ۸۰۰ سوال پاسخ داد قطعاً آن شرکت در مسیر صحیح و رشد قرار دارد. همچنین در یکی از مواردی که در این کتاب مطرح شده است این مساله مورد توجه قرار میگیرد که آیا آن مدیر در دوره مدیریتش باعث سود یا زیان آن شرکت شده است. بر این اساس باید مدیری را که در زیاندهی شرکت سهم داشته است جریمه کرد. متاسفانه در شرکتهای ما نهتنها مدیران ناکارآمد سالها به فعالیت خود ادامه میدهند بلکه پاداشهای آنچنانی هم دریافت میکنند.