کاهش تصاعدی قدرت پسانداز مردم در ۱۰ سال اخیر
پسانداز در فرهنگ ایرانی، قدمتی تاریخی دارد؛ به طوری که ما ضرب المثلها و حکایتهای زیادی درباره پسانداز داریم که به مرور تمام آنها به فراموشی سپرده شده است. شاید اصل یک دهم به گوشتان خورده باشد. این اصل میگوید اگر خانوادهای ماهانه یک میلیون تومان درآمد دارد باید تصور کند یک دهم این درآمد برای او نیست و حتما باید در حساب دیگری ذخیره شود. اصل یک دهم می گوید یک بنگاه و یا یک فرد باید حداقل یک دهم درآمدهای فعال خود را پسانداز کند تا بتواند از این طریق برای خود درآمد غیرفعال ایجاد کند. به طور کلی و بنا بر تعریف اقتصادی، به مازاد مخارج سال پسانداز گفته میشود. ما به مبلغی پسانداز میگوییم که در مواقع بیماری و شرایط خاص به کمک ما بیاید. حال سوالی که برای همه شما پیش میآید این است که اصلا پولی برایمان میماند که پسانداز کنیم؟ باید گفت که متاسفانه درست است. در حال حاضر شرایط اقتصادی طوری شده است که دیگر پسانداز غیرممکن شده است. بر اساس مطالعاتی که مرکز پژوهشهای مجلس انجام داده، قدرت خرید مردم ایران، میان سالهای ۷۹ تا ۹۰ به صورت مستمر و حتی تصاعدی کاهش داشته است. یادمان هست که در سالهای ۷۵ تا ۸۰ خانوادهها با پسانداز صاحبخانه شدند، خودرو خریدند، وسایل خانه خود را نو کردند و دهها اقدام مهم دیگر. در آن سالها در اکثر خانوادهها یک نفر که غالبا پدر خانواده بود کار میکرد و همه مخارج را تامین میکرد، اما امروز با وجود آنکه چند نفر شاغل در هر خانواده وجود دارد باز هم مخارج خانواده به خوبی تامین نمیشود. ریزش جمعیت به زیر خط فقر در این سالها فاصله درآمد استانها را نه تنها کاهش نداده بلکه به شدت افزایش داده است. بهعنوان مثال، در سال ۷۹ شکاف درآمد در شهری مانند تهران که برخوردارترین استان کشور به حساب میآید، ۸/۳ برابر بود که این میزان در سال ۹۰ به ۵/۵ برابر افزایش داشته است. طبیعی است این شکاف، در پنج سال اخیر نیز افزایش داشته است. جالب است بدانید یکی از شاخصهای توسعه قدرت پسانداز ملی است که قدرت پسانداز فردی و خانوادگی به تقویت آن کمک میکند. اساس بر این است که هر کشوری پسانداز بیشتری نسبت به دیگر کشورها داشته باشد، توسعه یافتهتر است.