اولویت اصلی ما در بسته سیاستی نوسازی ناوگان هوایی چیست؟
صنعت هوایی نیازمند اصلاحات ساختاری جدی و متحولکننده است. گزارشهای متعددی از نابسامانی وضعیت شرکتهای فعال در حوزه هوایی ارائه شده است. به طور مثال بنا بر اظهارات وزیر راه و شهرسازی، کل دارایی شرکتهای هواپیمایی ایرانی سه هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان تخمین زده میشود، در حالی که بدهی آنها به شرکت فرودگاههای کشور و نیز شرکت پخش فرآوردههای سوختی بالغ بر پنج هزار و ۴۰۰ میلیارد تومان است. بدیهی است که روابط عناصر تشکیلدهنده بازار هوایی بر اساس معیارهای بازرگانی تبیین نشده که نتیجه آن ثبت چنین ارقامی است که وجود آنها در هر ساختار شبهکارآمدی غیرممکن است. شاخصها و هزینههای عملیاتی شرکتهای هوایی با استانداردهای جهانی صنعت، فاصلههای نجومی دارند و این شرکتها از ارائه سرویس حداقلی، همچون پرواز بهموقع، به مشتریان خود عاجزند. با این حال زمانی که این شرکتها با وجود تمامی ناکارآمدیها در انجام ماموریت مرکزی خود کماکان به فعالیت ادامه میدهند، به نظر میرسد اساساً مدل کسبوکار فعالان موجود در این حوزه، بر پایه حملونقل مسافر و بار درآمدزایی نمیکند و منابع دیگری در اختیار دارد.
البته وضعیت غیررقابتی بازار به دلیل شرایط تحریم، فضای کسبوکار بسته صنعت و سیستم بوروکراتیک فربه و ناکارآمد در به وجود آمدن این شرایط نقشی تعیینکننده داشتهاند. آشکارا مشخص است که بدون تحول در فضای کسبوکار و روابط بین بازیگران کلیدی این صنعت، مدلهای کسبوکار نوآورانه -همچون شرکتهای هوایی ارزانقیمت- شانسی برای ظهور در بازار، گسترش خود و در نتیجه اعمال شرایط رقابتی بر بازیگران تاریخی نخواهند داشت. بدون ایجاد شرایط رقابتی، امید بهبود خدمات این صنعت حتی با وجود خریدهای جدید نیز وجود ندارد. تغییر در سیستم حاکمیت شرکتی و قیمتگذاری سرویسهای فرودگاهی میتواند نقطه شروعی برای این اصلاحات پایهای باشد.
بخش خصوصی چه نقشی میتواند در این بین داشته باشد؟
عدم ظهور روندهای جدید کسبوکار با وجود آزادسازی قیمتهای بلیت مسافرتهای هوایی نشان از این دارد که اینرسیهای داخلی نیز در این صنعت کم نیستند. عقب ماندن از تکنولوژیها و مدلهای مرسوم جهانی در سیستمهای فروش، خدماترسانی و برنامهریزی هوایی، در کنار ویژگی درونگرایی خاص صنعت هوایی کشور را میتوان از عوامل سازمانی این اینرسیها به حساب آورد. فعالان صنعت هوایی کشور بایستی با برنامهای جدی شروع به جذب استعدادهای انسانی در حوزه بازاریابی، مدیریتی، مالی و برنامهریزی ترافیکی کنند – با همان قدرتی که صنعت آیتی و تلهکام کشور در حال حاضر این کار را انجام میدهد؛ و با ایجاد فضای لازم برای آنها، امکان طراحی و اجرای برنامههای نوآورانه را به وجود آورند. به صورت قطعی میتوان اذعان کرد که با توجه به پتانسیل گسترده بازار هوایی کشور، و با فرض پیشبرد اصلاحات ساختاری، هر مجموعهای که استعدادهای مورد نیاز خود را در این دوره جذب کند، تیمهای چابک و نوآورانه تشکیل دهد و دانش سازمانی خود را بهروز کند، سهم بازار گسترده و بازگشت سرمایهای به مراتب بهتر از تمامی بازارهای کنونی مقصد سرمایه به دست خواهد آورد.