.
نقش وجود مشکلات متعدد در نقل و انتقلات سالهای تحریم در رشد نقدینگی چه تاثیری داشت؟
در سالهای گذشته ما یکسری محدودیت نیز داشتیم که ناشی از تحریمها بود. این موضوع را چنین توضیح میدهم که به هر حال ما پول نفت خود را نمیتوانستیم دریافت کنیم. به این ترتیب که نفت را میفروختیم و در درآمد ما منظور میشد ولی دلار آن را بانک مرکزی نمیتوانست وصول کند. یا شرکت خریدار نمیتوانست به حساب بانکی برای ما بریزد با اگر میریخت معادل دلارش را بانک مرکزی نمیتوانست جابهجا کند. در نتیجه معادل ریالی آن را به حساب دلار میریخت و دولت هم خرج میکرد و پایه پولی افزایش مییافت.
فرض کنید یک میلیارد دلار نفت فروختیم و پول آن را نتوانستیم دریافت کنیم معادل یک میلیارد دلار، ریال به حساب دولت واریز میشود و به این ترتیب دولت آن پول را خرج کرده و پایه پولی حدود ۳۲۰۰ میلیارد تومان افزایش مییابد وهمین میزان ضرب در ۷ نقدینگی افزایش مییابد. اگر این دلار را بانک مرکزی وصول میکرد میتوانست دلار را بفروشد و ریال را دریافت کند و پولی که به جریان انداخته بود جمع میشد و به بانک مرکزی برمیگشت ولی در شرایط تحریم قدرت مانور بانک مرکزی محدود بود.
این وضعیتی بود که ما در سالهای گذشته درباره نقدینگی با آن درگیر بودیم و تاکید میکنم که به این ترتیب رشد نقدینگی به خواست و اراده دولت صورت نگرفت. میخواهم بگویم ما هم نسبت به رشد نقدینگی حساس هستیم و وضعیت رصد میکنیم ولی قدرت مانور ما هم محدود است.
شواهد نشان میدهد که اکنون رابطه نقدینگی و تورم قطع شده است. این موضوع را چگونه تحلیل میکنید؟ آیا نسبت به آینده و افزایش چشمگیر تورم و از بین رفت دستاورد مهار تورم دولت احساس نگرانی نمیکنید؟
درباره رشد نقدینگی لازم میدانم به عامل دیگری هم اشاره کنم. اکنون ما به رشد نقدینگی فقط به عنوان عرضه پول نگاه میکنیم در حالیکه آن چه تورمزاست این است که رشد عرضه پول و نقدینگی از رشد تقاضا برای پول بیشتر باشد. خیلیها این سوال را میکنند که چرا با اینکه رشد نقدینگی خیلی هم پایین نبود ولی علیرغم آن تورم روند نزولی داشته است؟
باید این موضوع را مطرح کنم که بهتر است بررسی کنیم که در سالهایی که ناگهان قیمت ارز جهش کرد، چه اتفاقی برای ارز افتاد؟ دلار ۱۰۰۰ تومانی سه برابر و به این ترتیب نیاز بنگاهها به نقدینگی چند برابر شد. به این ترتیب اگر در گذشته کسی میخواست یک میلیارد دلار از خارج از کشور واردات کند، قبلا ۱۰۰۰ میلیارد تومان پول لازم داشت اکنون ۳۰۰۰ میلیارد تومان. به این ترتیب تقاضا برای نقدینگی ناگهان سه برابر شد.
این فقط بخشی از ماجرا بود، از سوی دیگر اگر در گذشته میشد با ده درصد پول السی باز کرد، یعنی اگر برای ۱۰۰۰ میلیارد تومان، لازم بود حدود ۱۰۰ میلیارد تومان به عنوان پیش پرداخت به بانک پرداخت شود، وقتی راه السی بسته شد و باید به حواله میرفت و دیگر با ده درصد پیشپرداخت امکان پذیر نبود و باید ۱۳۰ درصد پرداخت میشد! این تقاضا برای نقدینگی را ۳۰ برابر میکرد و…