بانکها چگونه تامین مالی میکنند؟
معمولا تامین منابع مالی بانکها از سه روش «تزریق نقدینگی مستقیم به شبکه بانکی»، «جذب خطوط اعتباری و ری فاینانس از سایر بانکها» و «افزایش سرمایه نقدی بانکها» قابل دستیابی است. از بین این سه روش، گزینه نخست یعنی تزریق مستقیم چندان عملی به نظر نمیرسد زیرا بانک مرکزی به دلیل ملاحظات خود در زمینه جلوگیری از رشد پایه پولی و تورم، اعطای خطوط اعتباری و اضافه برداشت بانکها را بهشدت کنترل میکند. روش دوم یعنی جذب خطوط اعتباری از سایر بانکها خصوصا بانکهای خارجی و منابع سپردهای مردمی نیز، به نوبه خود مستلزم «بهبود شاخص کفایت سرمایه» جهت جلب اعتماد سپرده گذاران و افزایش توان ایفای تعهدات بانک در قبال آنها است که با شرایط فعلی نسبتهای کفایت سرمایه بانکهای کشور سازگار نیست. بنابراین، روش سوم یعنی «افزایش سرمایه نقدی بانکها» باقی میماند که اثرات مضاعفی را هم بر قدرت وامدهی بانکها ایجاد میکند؛ زیرا در عین اینکه منابع را به بانکها تزریق میکند، موجب اصلاح ساختار مالی آنها نیز میشود.
بانکها میتوانند از راههای مختلفی مانند سود انباشته و اندوخته طرح و توسعه، آورده نقدی و مطالبات و صرف سهام افزایش سرمایه دهند. هنگامی که سود انباشته بانک به مقدار قابلتوجهی رسید، ممکن است بانک تصمیم بر افزایش سرمایه از محل سود انباشته گرفته و پس از افزایش سرمایه سود سهم جایزه را به سهامداران خود پرداخت میکند. در صورتی که بانک سود انباشته کافی نداشته باشد یا تصمیم به استفاده از سود انباشته برای افزایش سرمایه نداشته باشد، میتواند از محل آورده نقدی و مطالبات سهامداران به افزایش سرمایه بپردازد.
افزایش سرمایه برای تامین مالی
پژوهشگران در این مقاله به ضرورت افزایش سرمایه برای برخی از بانکهای کشور اشاره میکنند که باعث «افزایش قدرت اعطای تسهیلات»، «تزریق نقدینگی سهامداران» و «انباشته شدن سود» به دلیل عدم تقسیم آن در بین سهامداران خواهد شد. به این وسیله قدرت وام دهی بانکها افزایش یافته و در نتیجه ساختار سرمایه مطلوب با بهینه کردن نسبتهای اهرمی در بانک ایجاد میشود. علاوه بر این، افزایش سرمایه به دلیل تقویت سلامت بانکها نیز توصیه میشود. بهعنوان مثال، این پژوهش به مطالعات انجام شده برای بانکهای سوئد اشاره میکند که بر اساس آنها، «الزامات جدید نقدینگی و افزایش سرمایه بانکها در شرایط بحران موثر است و با اصلاح ساختار سرمایه، اعتماد و ثبات بیشتری برای بانک ایجاد میکند.»
نتایج این مدل، در وهله اول این قاعده را تایید میکند که «نسبت افزایش سرمایه دارای ارتباط مثبت و معنیدار بر خلق نقدینگی است و با افزایش سرمایه در سیستم بانکی، انتظار میرود که خلق نقدینگی رخ داده و بانک وجوه نقد کسب شده از محل افزایش سرمایه را به اعطای تسهیلات تخصیص داده و واسطهگری مالی را در اقتصاد انجام دهد.» ولی در اینجا باید به این نکته توجه کرد که افزایش سرمایه میتواند از محل «آورده نقدی سهامداران»، «مازاد تجدید دارایی»، «تسعیر نرخ ارز» و … رخ دهد و هر یک از این سازوکارها، دارای اثرات متفاوتی بر توانایی خلق نقدینگی بانکهاست.با این حال، این پژوهش برای مطالعه دقیقتر از شاخصی تحت عنوان «خلق نقدینگی» استفاده کرده است که درجه «عملیات واسطهگری سیستم بانکی» را اندازهگیری میکند و نشان میدهد بانکها چقدر قادرند به جذب منابع بلندمدت و پایدار پرداخته و آن را به شکل بهینه در قالب تسهیلات تخصیص دهند.