*IPC درباره سازوکار مهمترین نوآوری خود مسکوت است
درخشان با تأکید بر اینکه دو اشکال بزرگ در این مسئله وجود دارد، گفت: در این پیشنویس فارسی هیچ تعریفی درباره این شراکت نشده و مشخص نیست که آیا این دو شرکت در سرمایه شریکند؟ در مدیریت شریکند؟ موضع متقابل شرکت ملی نفت و شرکت ایرانی چیست؟ شرکت ایرانی پول از کجا میآورد؟ و آیا قرار است کارآموزی کنند یا شراکت؟
وی اضافه کرد: اگر بحث کارآموزی مطرح باشد که شراکت معنی ندارد و بنابراین قرار نیست کارآموزی باشد و باید بیش از این باشد که در این صورت تعهدآور است و باید پرسید مسئولیت های آنها چیست و حقالزحمه آنها را چه کسی می دهد؟ در حالی که IPC در این باره کاملاً مسکوت است.
این استاد برجسته اقتصاد انرژی با طرح این پرسش که سازوکار انتقال فناوری به شرکت ایرانی چگونه است؟ گفت: این مورد هم مسکوت است و باید گفت این اشکال مهمی است که مهمترین دستاورد این قرارداد که مشارکت یک شرکت ایرانی با شرکتهای خارجی است کاملاً مسکوت است.
وی افزود: البته اگر به نسخه انگلیسی مراجعه کنیم، توضیحاتی وجود دارد و ممکن است از من بپرسند یا بگویند این سندیت ندارد و تصویب نشده و از کجا آن را پیدا کردهاید، که من جوابی برای این ندارم، اما در متن انگلیسی آمده که این قرارداد بین شرکت ملی نفت و JOC منعقد میشود که JOC به شرکت متشکل از یک شرکت خارجی، یک شرکت ایرانی و احتمالاً یک شریک ثالث خواهد بود و به آن پیمانکار گفته میشود.
*IPC بدنه صنعت نفت را هدف گرفته است
درخشان با بیان اینکه صلاحیت شرکتهای ایرانی باید به تصویب شرکت ملی نفت برسد، گفت: این شرکتهای ایرانی نیاز به مهندس مخزن، مدیر مخزن و امثال آن دارند و این مهندسان فقط میتوانند از بدنه شرکت ملی نفت جدا شوند و به دلیل