مخمصه غیرنفتی /وضعیت صادرات نفتی و غیرنفتی در اقتصاد ایران چگونه است؟
حالی که کل اقتصاد از سال ۲۰۱۱ تا سال ۲۰۱۴ سالانه ۱.۱ درصد کوچک شده است اما بخش نفت و گاز سالانه سه درصد منقبض شده است و این در حالی است که بخشهای دیگر غیر از نفت و گاز تنها ۰.۴ درصد کاهش داشته است. در واقع جدا کردن نفت و گاز تصویر دقیقتری از تابآوری اقتصادی (یا مقاومت) اقتصاد ایران را نشان میدهد. همانطور که گزارش این موسسه نشان میدهد اقتصاد ایران وابسته به صادرات نفت و درآمدهای حاصل از آن است که آسیبپذیری اقتصاد را افزایش میدهد در حالی که بخشهای غیرنفتی عکس این قضیه را نشان میدهد و بیشترین تاثیر را بر افزایش تولید ناخالص داخلی نیز دارد.
اگر چه اقتصاد ایران دارای تنوع تولیدی در کالاهای مختلف به غیر از تولید نفت و گاز است اما این تنوع اگر با تخصص و بهرهوری همراه نباشد نمیتواند در بلندمدت چندان اثرگذار باشد. در تقسیم کار بینالمللی باید تولید با مقیاس گسترده، بهرهوری بالا، کیفیت و قیمت مناسب صورت گیرد تا قابلیت صادرات و داد و ستد داشته باشد. تنوع تولید فینفسه نمیتواند رقابتپذیری تولیدات اقتصاد ایران را از جهت عرضه در بازارهای جهانی تضمین کند و این تنوع باید با تخصص صورت گیرد و علاوه بر آن نیازی به تخصص در تولید همه کالاها در تجارت مدرن امروز نیست.
تولید و صادرات در فضای اقتصادیای شکل میگیرد که ثبات در متغیرهای کلان اقتصادی، فضای کسب و کار مناسب، تسهیلات مالی کافی و ارزانقیمت در اقتصاد به طور نسبی فراهم شده باشد. اعتبارات داخلی نهتنها کمیاب است بلکه جهتدهی آنها نیز به سمت بنگاههای بزرگ است، تقریباً سهچهارم اعتبارات اعطایی به بخش خصوصی به بنگاههای دولتی یا نیمهخصوصی اختصاص مییابد و اعتبارات اندکی به بنگاههای کوچک و متوسط و خانوارها ارائه میشود. این رویه میتواند مزیت بنگاههای بزرگ دولتی را افزایش دهد و واحدهای تولیدی کوچک و متوسط را روز به روز ضعیفتر کند و باید اعطای تسهیلات مالی به واحدهای کوچک و متوسط نیز مورد توجه جدی سیاستگذار اقتصادی قرار گیرد. صادرات به متغیرهای دیگری از جمله نرخ ارز نیز بستگی دارد که نیاز به بررسی بیشتری در مجال دیگری دارد.
در سال ۲۰۱۱، ایران حدوداً ۰.۶۵ میلیارد دلار صادرات فناوری پیشرفته داشت، که این رقم برای برخی از کشورها از جمله کره جنوبی و ترکیه به ترتیب معادل ۱۲۲ و ۱.۹ میلیارد دلار بوده است بنابراین صادرات کالاهای با فناوری بالا ناچیز است که ناشی از بهرهوری پایین عوامل تولید و رقابتپذیری پایین صنعت در اقتصاد ایران است. طی کردن زنجیره ارزش تولید و صادرات از مواد خام به سمت تولید کالای نهایی و دارای ارزش افزوده بالا نیازمند برنامهریزی مستمر اقتصادی است. اساساً تجارت بر اساس نظریه مزیت نسبی ریکاردو و مطابق نظریات مدرنتر مبتنی بر صرفههای مقیاس شکل میگیرد و تنوع تولیدی تضمینکننده افزایش صادرات و رقابتپذیری کالاهای تولیدشده نخواهد بود.
نتیجه
صادراتی که قابلیت رقابت در بازارهای جهانی را داشته باشد نیاز به نیروی انسانی ماهر، ابزار تولید، فناوری مدرن، مقیاس تولید و مدیریت کارآمد دارد. موارد مطرحشده در ساختار صنعتی رقابتی که قابلیت رقابت صنایع در آن وجود داشته باشد و تولیدکننده در آن دائماً در حال کشف ایدههای جدید و افزایش بهرهوری است، میتواند به عنوان بخشی که دارای منافع بلندمدت اقتصادی پایدار است، عمل کند. منابع مالی ارزانقیمت و نظام مالی توسعهیافته و در خدمت تولید، محیط سرمایهگذاری مناسب به لحاظ سهولت انجام کسب و کار، سرمایه انسانی، فناوری بهروز و ساختار صنعتی رقابتی که بنگاههای فعال در آن دائماً در حال کشف ایدههای جدید جهت کاهش هزینهها و افزایش بهرهوری هستند، برخی از الزامات تولید و صادرات کالاهای با رقابتپذیری بالاست. اگرچه در ساختار صنعتی انحصاری نیز میتوان تولید کرد اما این امر اولاً اشتغال بلندمدت و پایداری ایجاد نخواهد کرد، ثانیاً هزینههای تولید به مرور زمان افزایش پیدا خواهد کرد و ثالثاً در بلندمدت قدرت رقابتپذیری کالاهای تولیدشده کاهش مییابد و در نتیجه فروش کالای تولیدشده در داخل کشور اولویت پیدا میکند و در نهایت جهت حمایت از تولید داخل در مقابل کالاهای مشابه خارجی نیاز به انواع حمایتها از قبیل موانع تعرفهای و غیرتعرفهای، یارانه انرژی و انواع یارانهها ایجاد میشود که مثالهای متعدد آن در اقتصاد ایران وجود دارد.