رفت و آمدهای دیپلماتیک میان ایران و شورای همکاری خلیجفارس در یک ماه اخیر زمینهها را برای گفتوگوی دو سوی ساحل فراهم کرده است. تلاشهای ایران و کویت که با حمایت عمان و قطر همراه شده اما همچنان عربستان و امارات واکنشی به آن نشان ندادهاند، میتواند در شکستن بنبست کنونی موثر باشد، اگرچه به دلایلی که در متن به آنها اشاره خواهد شد، ایده همگرایی منطقهای میان ایران و مجموعه شورای همکاری با موانع ساختاری- کارکردی روبهرو است.
به نقل از اقتصادنیوز ، تلاشهای کویت در ارسال نامه شورای همکاری به ایران و پاسخ مثبت تهران به آن نشان داد که ایران همواره به ایده گفتوگو و اجرایی کردن آن برای رفع اختلافات معتقد است. به همین منظور حسن روحانی پس از دریافت این پیام در سفر به عمان و کویت از این نامه استقبال کرد.
بلافاصله محمدجواد ظریف در سفر به قطر و دیدار با امیر این کشور مجددا بر ضرورت گفتوگو میان ایران و دولتهای عربی خلیجفارس تاکید کرد. روز دوشنبه نیز مجددا رسانهها از ارسال نامه حسن روحانی به کویت خبر دادند که از طریق علیرضا عنایتی، سفیر ایران در کویت، تسلیم وزیر خارجه این کشور شد.
این تلاشهای مثبت در زمانی که گسلهای بحران فعال شده و سایه جنگ و تنش فراگیر بر سر منطقه گسترانیده شده است، میتواند در شکستن بنبست کنونی موثر واقع شود. اگرچه تحقق این تلاشها منوط به پاسخ مثبت از سوی عربستان سعودی است. دولتی که تاکنون واکنشی به این فعلوانفعالات نشان نداده و بارها از رد میانجیگری میان خود و ایران خبر داده است.
در این چارچوب باید گفت که اگرچه عملیاتی ساختن این ایده میتواند در مدیریت بحرانها و تنش کنونی میان دو کشور مفید و موثر باشد، اما به دلایل زیر ایده همگرایی منطقهای میان ایران و شورای همکاری به سرانجام روشن و مشخصی نخواهد رسید.
تحلیلگران دلیل بیمیلی عربستان برای آغاز گفتوگو با ایران را در برتریهای منطقهای ایران میدانند. به زعم سعودیها بهدلیل برتری ایران در تحولات منطقه، هرگونه گفتوگو برای حلوفصل اختلافات به منزله تایید نفوذ تهران و به رسمیت شناخته شدن آن است.
موضوعی که سعودیها بارها آن را رد و در یک راهبرد ضدایرانی تلاش کردهاند تا با یارگیری از بازیگران منطقهای، منافع تهران و متحدانش را در منطقه با چالش مواجه سازند. از اینرو بنا به عقیده کارشناسان استقبال ریاض از گفتوگو زمانی معنی پیدا میکند که شاهد برتری عربستان در یکی از حوزههای درگیری باشیم.
از سوی دیگر خود موضوع همگرایی میان دولتهای عضو با مشکلات زیادی روبهرو است. در واقع؛ تبیین مدل همگرایی منطقهای بر روند همکاریهای ایران و شورای همکاری در زیر سیستم خلیجفارس، به وضوح نشانگر کاستیها و دشواریهای موجود است.
میتوان گفت که شورای همکاری خلیجفارس فارغ از اختلافات موجود و عمیقی که میان اعضایش در حوزههای مرزی و سرزمینی وجود دارد، تا حدی به مدل همگرایی منطقهای نزدیکتر است تا ترکیب آن با ایران. به این معنی که بهدلیل هویتهای فرهنگی بعضا متضاد در بستر ادراکات تاریخی، فقدان چارچوبهای نهادی و سازمانی و درجه پایین تعاملات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی میان ایران و ۶ کشور عربی، امکان عملیاتی شدن ایده همگرایی منطقهای به سبک اروپای غربی و آسیای جنوب شرقی وجود ندارد.