قاچاق کالا در ایران، از حجم و دامنه بالایی برخوردار است به گونهیی که بسیاری از مناطق کشور را در بر گرفته و آثار سوئی نیز بر اقتصاد کشور برجا گذاشته است.
در گسترش آن عوامل متعددی دخالت دارند که شناخت آنها میتواند در کنترل و جلوگیری از این پدیده موثر باشد. پرسش مهم این است: «عوامل موثر بر قاچاق کالا
در ایران کدامند و چه تاثیری بر نظام اقتصادی کشور دارد؟» پر واضح است که عوامل متعددی در قاچاق کالا موثر هستند، ولی برخی عوامل بیش از سایرین نقشآفرینند. این عوامل به ترتیب اهمیت شامل، تعرفه بالای کالاها، بیکاری و توسعهنیافتگی مناطق مرزی، خطرپذیری پایین قاچاق، مناطق آزاد و بازارچههای مرزی، موانع قانونی و گاهی تضاد قوانین و بخشنامهها، فسادسیستماتیک و… هستند. همچنین این پدیده ضدتولیدی باعث رانتخواری، نامتعادل شدن اقتصاد، عدم تعادل در قیمت کالاها، به هم ریختگی تولید، از بین رفتن بازار کار و ناکارآمدی نظام اطلاعات اقتصادی کشور شده است.
مصرفگرایی یکی از محصولات سرمایهداری در غرب است که با گسترش طبقه متوسط جدید، بسط جغرافیایی شهرنشینی، عدم امنیت اقتصادی شهروندان و… شکل گرفته و به جهان پیرامون نیز سرایت کرده است. پیشینه پدیده مصرفگرایی در ایران به دوران قاجار، شکست از روسها و گسترش نفوذ انگلیسیها باز میگردد. همان دورانی که روسها به موجب قرارداد ترکمنچای کالای خود را بدون پرداخت حق گمرکی، ارزانتر از کالای تولید داخل به دست مصرفکنندگان ایرانی میرساندند. با وجود بیداری و رشد و آگاهی فرهنگی ایرانیان و مبارزههای خونین بر ضداستعمار، تجملگرایی، جذابیت کالای خارجی، ارتباطات ماهوارهیی و ترویج فرهنگ بیگانه، تبلیغات وسیع، تغییر الگوی مصرف، جوابگو نبودن تولیدات داخلی و… باعث شد که میل و اشتیاق مردم به کالای وارداتی زیاد شود. از سویی دیگر سوداگران اقتصادی که حرفه قاچاق را آسان و کم هزینه و با سوددهی فراوان میبینند، تمام سرمایههای خود را در این راه به کار برده و در مدتی اندک با وارد کردن کالاهای قاچاق به سودهای کلانی میرسند. با بالا گرفتن تب مصرفگرایی و به تبع آن ورود کالاهای خارجی قاچاق و غیر قاچاق، پیامدهای منفی بسیاری در زمینههای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی دامنگیر جامعه میشود.