نتایج شوم قاچاق:
قاچاق که امروزه بسته به انواع دلایل از جمله اقتدار دولت در حفظ مرزها، شرایط خاص جغرافیایی و همسایگان، فرهنگ عمومی مردم، سطح فقر جامعه، تعرفه بالای کالاها، بیکاری و توسعه نیافتگی مناطق مرزی و… در کشورهای مختلف، متفاوت است، پدیدهیی شوم دیگری است که میتواند ضربهیی مهلک بر چارچوب اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی وارد آورد.
اهم این پیامدهای منفی به قسم زیر هستند:
1- ایجاد اشتغال کاذب و موقتی و زودگذر در حین بالا بودن نرخ رشد بیکاری؛
2- ضعیف شدن انباشت کالا و سرانجام ورشکستگی صنایع داخلی کوچک و بزرگ؛
3- ضعیف شدن اعتقادات دینی، مذهبی و فرهنگی به علت ترویج فرهنگ مصرف کالای خارجی؛
4- از بین بردن فرصتهای شغلی به جهت غیرمولد بودن قاچاق؛
5- توسعه قانونشکنی و تسری آن به همه امور کشور همانند اسناد، آلوده کردن عوامل مبارزه با دادن رشوه و… ؛
6- گریز سرمایههای قابل بازده؛
7- اختلال در بازار و چند نرخی کردن کالا؛
8- اشاعه برخی امراض به جهت قاچاق کالاهای غیربهداشتی و غیراستاندارد به کشور مثل لوازم آرایشی و بهداشتی؛
9- کاهش درآمد دولت به جهت نپرداختن حقوق و عوارض.
و… در میان این پیامدها دو مورد نقش اقتصادی پر رنگتری دارا هستند:
الف – بیکاری
پدیده قاچاق یک عمل خلاف شرع و ضربهآور به اقتصاد، هویت ملی و برنامهریزی کشور است که در صورت مقابله نشدن با آن، زمینه ساز تضعیف تولید داخلی و ترویج اشتغال ناسالم خواهد بود. میزان سرمایهگذاری، پیشرفت صنایع و فناوری شرکتهای فراملیتی با میزان سرمایهگذاری؛ پیشرفت صنایع و فناوریهای کشورهای در حال توسعه مانند کشور ما مبین این و اقعیت است که صنایع ما به نوعی حمایت و پشتیبانی دولتی نیاز دارد تا به تدریج به کمیت و کیفیت محصولات تولیدی افزوده و نرخ آنها را متناسب با نرخهای بینالمللی تنظیم کنند و بتوانند به حیات خود در هجمه صنعتی بازرگانی ادامه دهند والا ورشکستگی و نابودی، آینده آنها را رقم خواهد زد.
میدانیم که عده زیادی در جامعه، در شرکتها و صنایع تولیدی داخلی مشغول فعالیت هستند و اقتصاد خانواده بسیاری از هممیهنان از اشتغال در صنایع داخلی میچرخد، امروزه بسیاری از شرکتها و صنایع معتبر با تبلیغ کالاهای خود سعی در پدید آوردن احساس نیاز به کالاهای خود در مردم هستند و هنگامی که احساس نیاز به کالا به وجود آمد مطمئنا خرید کالاها رو به فزونی گذاشته و در نتیجه تولیدات کارخانجات بیشتر و درآمد ناشی از تولید و فروش محصولات این کارخانجات نیز روز به روز افزونتر خواهد شد. حال تصور کنید زمانی را که به سبب قاچاق، عرضه کالاها و تولیدات شرکتها و صنعتگران خارجی در بازار داخلی زیاد شده که مطمئنا در این شرایط به سبب تبلیغات بیش از حدی که این شرکتها و صنایع توسعه یافته برای کالاهای خود دارند احساس نیاز به کالاهای خود را در افراد تقویت کرده و مردم روی به سوی کالاهای این شرکتها آورده و کالاهای ساخت و تولید داخل دیگر تقاضایی نداشته و در نتیجه تولید شرکتهای داخلی در انبارها انباشته شده و این شرکتها مجبور به کاهش تولید خود میشوند.
کاهش خط تولید شرکتها و صنایع داخلی، باعث میشود که این شرکتها تنها در فکر بقای خود بوده و به همین منظور مجبور به حذف بسیاری از هزینهها میشوند که یکی از راههای کاهش هزینهها کاهش خطوط تولید و اخراج کارگران کارخانجات است. شرح لطمات و صدمات وارده از قاچاق کالا به مراکز و صنایع تولیدی ما حداقل در ۱۰ و ۱۲ سال گذشته آن چنان سیاه، دردآور و تامل برانگیز است که در آینده دور هم وجدانهای بیدار قادر به فراموشی این آسیبها نیستند.