وی تصریح کرد: دشمن با عوامل فکری و نرمافزاری خود، جهتگیری و ساماندهی اقتصادی و در سطح کلان، استراتژی و مدیریت اقتصادی را براساس اهداف خود، به اقتصاد ایران دیکته میکند و تاثیرگذار میشود، پس حوزه اقتصادی از نفوذ دشمن، تاثیر میپذیرد؛ بنابراین یک حوزه نفوذ دشمن در ردههای مختلف سختافزاری و نرمافزاری مربوط به نظام تصمیمگیری و تدبیر اقتصادی است. در این حوزه نیز یک موضوع مهم این است که اگر مدلهای اقتصادی که میخواهد در کشور، سامان بگیرد در کنار تئوریها، الگوها و نقاط مثبت و منفی تعامل با دنیا، همجهت با اهداف دشمنان باشد، خطر بزرگی است و منجر به این میشود که دشمن، به صورت خیلی نامحسوس، کل منابع اقتصادی کشور و فرصتها را در آن جهتگیری به نفع خود سامان میدهد.
به گفته آلاسحاق، حوزه دوم نفوذ دشمن، در حوزه تعاملات اقتصادی نمود مییابد، به این معنا که در شرایط جدید بعد از برجام که تحریمها برداشته شده است، یک فضای جدید میان ایران و طرفهای تجاری آن در دنیا شکل گرفته و قسمتی از محدودیتهای ایران در حوزههای بانکی، فعالیتهای تولیدی و خدماتی، برداشته خواهد شد، بنابراین راه جدیدی پیدا میشود که این تعاملات طرفینی شکل گیرد اما در این میان فرض کنید یک شرکت آمریکایی میخواهد در ایران فعال باشد و نفوذ کند، بنابراین نمایندگیهایی که قرار است شرکتهای آمریکایی به شرکتهای ایرانی بدهند را از میان افرادی انتخاب کند که همجهت با سیاستهایش است، این خود حوزه نفوذ به شمار میرود.
وی اظهار داشت: در نوع دیگر، اگر شرکتهای ایرانی که میخواهند از شرکتهای اروپایی- آمریکایی مواد اولیه و ماشین آلات، فناوری و تکنولوژی دریافت کرده و صادرات و واردات را سامان دهند، به سمتی هدایت شوند که همجهت با منافع کشورهای غربی و آمریکا باشند، آنگاه نفوذ دشمن را میتوان به راحتی دید، چراکه آنها میخواهند نمایندگی را به شرکتی بدهند که اهداف غیراقتصادی آنها را نیز براساس میل و خواست خودشان ساماندهی کرده و تامین کند.
عضو هیات رئیسه اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران ادامه داد: به این ترتیب میبینید که ارتباطی بین نهادهای اجرایی همگن بین دو کشور که در جهت منافع غربی و آمریکایی حرکت کند، به طور بسیار نامحسوس وارد اقتصاد ایران شده است، بنابراین نمایندگی که ایجاد خواهد شد، کاملا همخوان با ادبیات و فرهنگ و طرف غربی است و میتواند به راحتی، حوزه نفوذ خود را اداره کند.
وی معتقد است: در این صورت طرف غربی و آمریکایی، بر این باورند که اگر قرار باشد بهره اقتصادی آنها به فردی برسد، بهتر است به افرادی باشد که همجهت با آنها باشند که این هم یکی از مسائل نفوذ است. در نوع دیگر، اگر نوعی از ایجاد انحصار و وابسته کردن همانطور که تجربهش را در ۳۰ سال گذشته داشتهایم، رخ دهد، آنگاه کالاهای ایرانی وابسته به نظام غربی میشوند و اختیارش هم در دست غربیها است، بنابراین هر و قت که خواست آنها باشد، نمایندگی را تعطیل کرده و دیگر کالا به ما تحویل نمیدهند، همانطور که در سالهای تحریم شاهد این بودیم که حتی نیازهای دارویی، آزمایشگاهی، اسکنها و حتی مواردی که با جان مردم سروکار داشتند را برای ایران تامین نکردند؛ اگرچه در برخی موارد، به عناوین مختلف، سیستم بانکی را بهانه کردند.