▪ الگوی مصرف بیش از تولید:
در جامعه ایران، گرایش به مصرف بیش از تولید صورت گرفته است و علت اساس آن را وجود بخش نفت و درآمدهای ارزی ناشی از آن میباشد. این مساله باعث افزایش تقاضا و محدودیت عرضه میگردد. امروزه نیاز به استراتژی توسعه صنعتی که در کشورهای جهان سوم مطرح شده است تنها به سبب رقابت با کشورهای جهان صنعتی نیست، بلکه اهمیت تامین اشتغال در سطح کشور، از اهمیت بالایی برخوردار است و این امر توسط توسعه صنعتی صورت میپذیرد. زیرا در کشورهای جهان سوم، بیکاری یکی از عوامل مهم تورم تلقی میشود چون توده گسترده بیکاران، به سمت فعالیتهای غیر مولد کشیده شده و باعث تورم میگردند.
-
وضعیت فقر در ایران
در کشور ما در گزارشهایی که وضعیت کلان اقتصادی را بررسی میکنند کمتر به ابعاد نابرابریهای درآمدی و ارتباط متقابل آنها با دیگر متغیرهای اقتصادی توجه مینمایند. بدتر از آن اینکه تولید آمارهای مربوط به توزیع درآمد بسیار کم اهمیتتر از دادههای حسابهای ملی تلقی میشود به سازماندهی دادههای مزبور، توجه کافی مبذول نمیگردد. در واقع فقر را نمیتوان تنها از زاویه ساختار اقتصادی بررسی نمود، چه آنکه تاثیر و تاثرات این پدیده، تمام ساختارهای اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی کشور را شامل میشود. آمارها نشان میدهند که ۲۰درصد پایینی جامعه فقط ۷۱۲/۴درصد از کل هزینهها را به خود اختصاص داده، در حالی که ۲۰درصد بالایی جامعه ۱۲۲/۴۸درصد، که این نشان دهنده شکاف وسیع و عمیق بین دهکهای پایین و بالای جامعهاست به طوری که متوسط هزینه یک خانوار در بالاترین دهک درآمدی حدود ۲۰ برابر پایینترین دهک است. همین نسبت برای جامعه شهری ۱۵ و برای جامعه روستایی نیز ۲۰ است. یعنی نابرابری در جامعه روستایی بیش از جامعه شهری است.
علت بدتر بودن توزیع درآمد روستاها را میتوان به دو دلیل دانست:
۱) فقیرترین گروههای اجتماعی در روستاها متمرکز هستند.
۲) جامعه شهری از طریق فشار سیاسی پیوسته توانسته است از امکانات عمومی، سرمایهگذاری دولتی، یارانه و سایر خدمات و کالاها بیش از روستاها برخوردار باشد.