آقای احمدیمقدم در بخش دیگری از مصاحبه خویش به دروغهای دیگری درباره آقای مهدی هاشمی و حمایت از اراذل و اوباش اشاره کرد که بهکرات در برخی خبرگزاریها و روزنامههای مدعی اخلاق منتشر شد و تنها سند آنان اعترافات برخی زندانیان بود که اگرچه مقام معظم رهبری بهکرات فرمودند که اعترافات دستگیرشدگان درباره دیگران هیچ وجاهت قانونی ای ندارد؛ اما گویا این جماعت که در این مقطع آقای احمدیمقدم سخنگوی آنان شده است، به هیچیک از سخنان شرعی، فقهی، اخلاقی، اسلامی و انسانی دلسوزان واقعی نظام توجه نمیکنند و آنچه برایشان مهم است، انتخابات پیشرو است که از همین الان از بیم اقبال مردم به آیتالله هاشمیرفسنجانی، تمام رشتههای خود را پنبه میبینند و بههمینخاطر متوسل به هر کار غیراخلاقی و حرفهای دروغ میشوند.
امیدواریم سایر گزارشها و اطلاعات فرمانده سابق نیروی انتظامی کشور نیز با این حالوروز نباشد و آنچه را که آقای احمدیمقدم از جلسات سیاسی و مسائل دیگر گفتهاند، صرفا با اهداف سیاسی و انتخاباتی باشد؛ وگرنه بسیار جای تأسف است که فرمانده نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران، مهمترین تصمیمات انتظامی خویش را براساس گزارشهای دروغ گرفته است. نکته دیگر در مصاحبه فرمانده سابق ناجا، میزان پایبندی ایشان به ادب گفتاری، آنهم درباره شخصی است که در طول هشت سال دفاعمقدس، فرمانده ایشان بود و جای تأمل است که همه این توهینها، تهمتها، دروغها و بینزاکتیها را درباره کسی میگوید که خودش تأکید میکند که «سیاست بیت رهبری حفظ آقای هاشمی است» و این نشان از «کیاست و هوش» جناب آقای احمدیمقدم است که «مطلبی را میگوید؛ اما پس از مدتی، مطلب دیگری میگوید که صحبت اولش را نقض میکند».
احمدیمقدم چه گفته بود؟
اسماعیل احمدیمقدم در گفتوگو با نشریه رمزعبور گفته بود: «وزارت اطلاعات بهنحوی آقای هاشمی را در جریان انتخابات ریاستجمهوری هدایت و حتی تشجیع میکرد. آقای هاشمی بعد از انتخابات خیلی عصبانی بود. تصمیم گرفتم پیش ایشان بروم. قبل از دیدار، با دفتر حضرت آقا هماهنگ کردم که به آقای هاشمی چه بگویم بهتر است؟ سیاست بیت رهبری حفظ آقای هاشمی است. احمد توکلی به خود من میگفت از هاشمی نباید منتظری و از میرحسین نباید بنیصدر بسازیم. استراتژی ما این باشد که از هاشمی، منتظری درست نکنیم». فرمانده اسبق نیروی انتظامی در بخش دیگری از سخنان خود مدعی شده بود: «پیش از انتخابات جلساتی در دفتر آقای هاشمی تشکیل میشد که بخش راهبردی در آنجا بود. این جلسات در دفتر آقای هاشمی با حضور خاتمی، هاشمی، میرحسین، ناطق و سیدحسن خمینی تشکیل میشد و برنامهریزیها در آنجا بود. در آنجا روی یک کاندیدا با هم توافق کردند؛ البته ابتدا موسوی در جلسات عضو نبود، زمانی که کاندیداتوری او قطعی شد به جمعشان اضافه شد. برگزاری جلسات مشخص میکرد که آنها درحال سازماندهی هستند تا با تمام قوا در میدان حاضر شوند. ما با این مجموعه اطلاعاتی که دراختیار داشتیم، حدس میزدیم انتخابات پرچالشی در پیشروی داریم؛ اگر انتخابات را ببرند جشن پیروزی دارند و پس از انتخابات با افزایش سرعتعمل کارهای نکرده دوم خرداد را میخواهند انجام دهند».