مدیرعامل منطقه پارس جنوبی گفت: در دولت قبل خط ارتباطی بین استخراج ، تولید و فرآوری ایجاد نشد، در نتیجه تمام طرحها نیمهکاره رها شد و همین باعث شد تا ما ۲۰ سال در برداشت از میدان مشترک پارس جنوبی از قطر عقب بمانیم.
به گزارش روابط عمومی خانه صمت تهران از سال ۷۶ ابتدای دولت اصلاحات که مجموعه منطقه پارس جنوبی آغاز به ساخت کرد طی ۴ دوره ۴ ساله قبل از روی کار آمدن دولت تدبیر و امید تولید گاز در منطقه پارس جنوبی از مخزن مشترک با قطر به طور متوسط ۲۶۰میلیون متر مکعب بود.
یکی از دلایل اصلی که کارشناسان حوزه نفت در عقب ماندن ایران از قطر در برداشت از این مخزن مشترک عنوان میکنند ناقص بودن مسیر ارتباطی استخراج، انتقال و فراوری و پالایش گاز است.
در این رابطه با مهدی یوسفی مدیرعامل سازمان منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس به گفتو گو نشستیم که مشروح آن را درادامه میخوانید.
با توجه به حساسیتی که به لحاظ مشترک بودن ذخایر این منطقه با کشور قطر دارد وضعیت سرمایهگذاری دراین منطقه از گذشته تاکنون چه تغییراتی داشته است؟
سرمایهگذاری در این منطقه طی سالهای ۹۰ و ۹۱ با سالهای ۹۲ ببعد که دولت تدبیر و امید آغاز به فعالیت کرد اصلا قابل مقایسه نیست. رقمی در حدود ۲۰ میلیارد دلار در ۲ سال پایانی دولت دهم سرمایه به این منطقه تزریق شد اما تغییرخاصی در میزان تولید رخ نداد. اما در دولت یازدهم در اوج تحریمها و بیپولی دولت و با در نظر گرفتن کمترین بودجه که به نفت تعلق گرفت و بخصوص منطقه پارس جنوبی که از سایر مناطق نقدینگی کمتری در اختیار داشت تا همین امروز ۴۳۰ میلیون متر مکعب تولید داشتیم. یعنی ۱۷۰ میلیون متر مکعب بیش از کل تولید در ۴ دولت گذشته تولید داشتیم.
چند درصد رشد تولید داشتیم؟
چیزی در حدود ۶۵ درصد افزایش نسبت به کل تولید ۱۶ سال گذشته ما در طول این سه سال دولت تدبیر و امید از این منطقه گاز تولید کردیم.
این افزایش تولید با چه میزان سرمایهگذاری جدید انجام شد؟
ما در این سالها به علت کاهش درآمد دولت کاهش سرمایهگذاری هم داشتیم اما اتفاقی که افتاده این است که قبلا سرمایهگذاری های کلانی در این منطقه انجام شد و زحمات بسیاری هم کشیده شد اما این زیرساختها و سرمایهگذاری ها به یکدیگر متصل نبود تا بتوان از کل ظرفیت تولید بهرهبرداری کرد.
به طور مثال در یک فاز بخش خشکی آماده شد اما بخش دریایی راه اندازی و تکمیل نشد. در بخش دیگری برعکس بخش دریایی با هزینههای هنگفت آماده بهرهبرداری بود اما بخش خشکی نیمه کاره رها شده بود. در یک فاز هم بخش دریایی و هم خشکی آماده و تکمیل شده بود اما لوله گذاری بین این دو بخش وجود نداشت تا بتوان از آن برای تولید استفاده کرد.
پس علت کم بودن تولید طی سالهای گذشته همین عدم ارتباط بین بخشهای محتلف بود؟
این نواقص در دولتهای قبل وجود داشت که نمیتوانستیم گاز را استخراج و منتقل کنیم. در این دولت اما از ابتدای کار اولویت دولت و وزارت نفت و سمت و سوی تمام برنامه ها بر این بود که ابتدا این طرحها که با بودجههای گزافی اجرا شده و ناقص مانده بود به بهره برداری برسد.
برنامه آقای زنگنه در این تکمیل طرحها چه بود؟
یکی از انتقاداتی که ابتدای فعالیت دولت یازدهم به وزیر نفت میشد این بود که چرا ایشان سرعت ساخت برخی پروژه های جدید را کند کرده و اجازه توسعه نمیدهند. در حالی که ایشان با درایت و هوشمندی ابتدا تمرکز را بر تکمیل فازهای ناقص و نیمه تمام گذاشت و با منطقه بندی فازهایی که یکی از بخشهای دریا و خط لوله و خشکی را نیاز داشت تکمیل و به همدیگر متصل کردند. با تاکید ایشان بر تکمیل این طرح های گرانقیمت و نیمهکاره فاز ۱۲ با بیش از ۸۰ میلیون متر مکعب و فازهای ۱۵ و ۱۶ و بعد از آن بخش عمدهای از فاز ۱۷ و ۱۸ و بخشی از فاز ۱۹ گاز استخراج می کند.