۳. سومین اشتباه مرگبار، قیمتگذاری بر مبنای هزینه است. تنها راهکار موثر، برآورد هزینه بر پایه قیمت است. اغلب شرکتهای آمریکایی و تقریبا تمام شرکتهای اروپایی از طریق محاسبه هزینهها و سپس ارائه سود ناخالص در راس آن موفق به تعیین قیمتهای خود میشوند. سپس به محض معرفی محصول، آنها باید قیمتها را پایین بیاورند، به طراحی مجدد محصول با قیمتهای مختلف بپردازند، ضرر و زیانها را محاسبه کنند و اغلب مجبورند یک محصول عالی را بهدلیل قیمت گذاری نادرست کنار بگذارند. استدلال آنها چیست؟ «باید هزینههای خود را جبران کرده و به سود برسیم». (پیتر دراکر)
در خصوص این اشتباه مرگبار در کسب و کار، نقلقولهای ذکر شده در پایین توسط شرکت وستاس در مورد قیمتها و هزینهها در سال ۲۰۰۹ و ۲۰۱۲ تقریبا گویای سرگذشت آنها است. حکایت شروع بهکار شرکت وستاس با روش قیمتگذاری محصول بر مبنای هزینه (یک روش قیمتگذاری که در آن یک مبلغ ثابت یا درصدی از هزینه کل برای تعیین قیمت فروش به قیمت محصول اضافه میشود) بهمنظور درک، نیاز به یک الگوی قیمت سه ساله دارد.
باب فریتز، نایب رئیس بخش کیفیت شرکت وستاس در سال ۲۰۰۹ در نشستی با سرمایهگذاران اظهار کرد که جنگ بر سر قیمت یک استراتژی ناشی از «درماندگی» است و همکارانش نیز او را تایید کردند.
کاسپر ایبسن بک، سخنگوی شرکت وستاس گفت: «ما شدیدا معتقدیم که بهزودی شاهد کاهش هزینههای تولید خواهیم بود». «ما سیستم تجارت خود را تغییر دادهایم، کارآیی تولید را بالاتربرده و هزینههای تولید فناوریهای اصلی و بسیار گرانقیمت را کاهش داده و هماکنون در حال کاهش هزینههای ثابت هستیم». (وستاس، ۲۰۱۲)
بهعلاوه، وضعیت مالی شرکت وستاس آنچنان بحرانی شده است که نجات آنها تنها منوط به اعتماد و حسننیت و رضایت بانکها برای حمایت از آنها، تمدید وام و ادامه روند تامین مالی این شرکت جهت تداوم فعالیت در سراسر دنیا است. همچنین، تصور خرید سهام صنایع سنگین شرکت میتسوبیشی، توسط بسیاری از کارشناسان صنایع بهعنوان بهترین چشمانداز کاری برای وستاس محسوب میشود به این دلیل که باعث افزایش دانش فنی و سرمایه این شرکت میشود. جای تعجبی ندارد، زیرا سهام شرکت وستاس در بالاترین حد خود یعنی ۶۹۲ کرون (۱۱۹ دلار) در سال ۲۰۰۸، حدود بیش از ۹۰ درصد کاهش یافت.