چنین وضعیتی حل بحران بانکی فعلی را پیچیدهتر میکند. چنانچه دولت و بانک مرکزی در ساماندهی به وضعیت بانکها موفق عمل کند و ریسک سیستم بانکی کاهش یابد، آنگاه باید شاهد افت نرخ سود سپردهها و سرازیر شدن نقدینگی محبوس شده از سیستم بانکی به اقتصاد بود. در این صورت اگرچه تولید میتواند رشد نشان دهد، اما با توجه به ظرفیتهای خالی اقتصاد، احتمالا خبری از رشد چشمگیر اشتغال نخواهد بود.
در این صورت است که باید شاهد رشد دستهجمعی قیمتهای اسمی و در نتیجه رشد بازارهای دارایی بود. تا زمانی که معضلات سیستم بانکی و بدهیهای دولت و شرکتهای دولتی رفع نشود، احتمالا خبری از رشد فزاینده قیمتها در بازار سهام نخواهد بود. همچنان حقوقیها و بازیگران بزرگ بازار سهام در اولین فرصت فروشنده خواهند بود و پول نقد بیش از هر دارایی دیگر مطلوبیت خواهد داشت.
اگرچه هیجانهای مقطعی مانند انتخابات میتواند بورس تهران را در کوتاهمدت با رشد مواجه کند، اما نمیتوان انتظار داشت که خیز قابلتوجه و پایداری در قیمت نمادهای مهم و تاثیرگذار بورس مشاهده شود. از طرف دیگر با توجه به ثبات فعلی قیمتهای جهانی، ادامه رکود مسکن و ادامه ضعف تقاضا در اقتصاد، امیدی به جهش سودآوری شرکتها نیز نیست.
هرچند که اوضاع شرکتها نسبت به سال گذشته احتمالا بهبود خواهد یافت، اما حقیقت این است که نمیتوان انتظار معجزه از بورس داشت. این عوامل دست به دست هم میدهند تا در آستانه انتخابات ریاستجمهوری، هیجان در شرکتهای کوچکتر بورسی فراگیر شود.