چهارم آبان ماه نقطه عطف در نهضت اسلامی
عامل دوم نیز ذات زیادهخواه دولت استکباری آمریکاست. این را میتوان از آنجا فهمید که از نقطه ضعف اقتصادی کشورها برای سیطره و سلطه همهجانبهاش استفاده میکند. نزول میدهد و در وقت گرفتن بهره، هم پول اضافه میگیرد و هم عزت ملی کشور مقابل را! اگر خیرخواهیای در کار است و آمریکا میخواهد به ژاندارم منطقه خوشخدمتی کند، وام بدهد و سودش را بگیرد، دیگر امتیاز حقوقی چرا؟! این قانون بخوبی برای تاریخ روشن کرد حضور مستشاران آمریکایی در ایران، در پی یک قرارداد اقتصادی- نظامی و برای خدمت نبود، بلکه نوعی اشغالگری غیرمستقیم بود. این نکته را حضرت امام در این سخنرانی اینطور تبیین کردند: «نظامىهاى آمریکا و مستشاران نظامى آمریکا براى شما چه نفعى دارند؟ اگر این مملکت در اشغال آمریکاست، پس چرا اینقدر عربده مىکشى؟ چرا اینقدر دم از ترقى مىزنی؟ اگر این مستشاران نوکر شما هستند، چرا از اربابها بالاترشان مىبرید؟ اگر نوکرند با آنان مثل سایر نوکرها عمل کنید».
طبیعی است هر گاه این دو عامل تقویت شوند، شاهد بروز و ظهور قراردادهای ننگین خواهیم بود و امروز نیز انگار تاریخ در مقابل ما تکرار میشود. دولتی روی کار است که از گفتمان توسعه، ادعایش را به ارث برده و هر از گاهی عربده مترقی بودن میکشد، تا جایی که وزیر بهداشت مدعی میشود قبل از این دولت مردم روی زمین زایمان میکردند. مسؤولان وزارت نفتش هم نه تنها حوصله کار جهادی و تقویت شرکتهای داخلی استخراج نفت را ندارند، بلکه اعتمادی نیز به نیروهای خودی ندارند و در مناقصهها، به شرکتهای ایرانی فرصت برابر برای رقابت با شرکتهای خارجی نمیدهند.
نتیجه این رویکرد تنپرورانه و غیرجهادی میشود IPC که مظهر کاملی از عامل اول است. عامل دوم نیز بخوبی در پذیرش قوانین سازمان FATF هویداست، چرا که در کاپیتولاسیون یک سوی قرارداد ضعف اقتصادی و بهانه چرخیدن چرخ اقتصاد بود اما سوی دیگرش امتیازخواهی در حوزه حقوق خودنمایی میکرد. در پذیرش قوانین FATF نیز اگرچه بهانه رفع تحریمهای مالی است و یک روی سکه مقابله با پولشویی است اما روی دیگر آن باجخواهی استکبار در حوزههای امنیتی است. رفع مشکلات اقتصادی، تنها بهانهای است برای ایجاد وابستگیهای بلندمدت همهجانبه به استکبار که اتفاقا بنا به پژوهشهای علمی، در بلندمدت همان مشکلات اقتصادی را هم عمیقتر خواهد کرد.
از آینه تاریخ، باید عبرت گرفت!
صفحه: 1 2